تاسیس اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی( 1341 هـ = 1301 هـ = 1922 م)
تاسیس اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی( 1341 هـ = 1301 هـ = 1922 م)ولادیمیر لنین(1286 - 1342 هـ = 1870 - 1924 م)
30/12/1922
8/10/1301
10/5/1341
اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی
Союз Советских Социалистических Республик
→
→
→
→
۱۹۲۲–۱۹۹۱ ↓
پرچم نشان دولتی
شعار
Пролетарии всех стран, соединяйтесь!
(به لاتین: Proletarii vsekh stran, soyedinyaytes!)
فارسی: کارگران جهان متحد شوید!
سرود
انترناسیونال (۱۹۲۲–۱۹۴۴)
سرود ملی اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۴۴–۱۹۹۱)
فهرست
0:00
اتحاد شوروی بعد از جنگ جهانی دوم
پایتخت مسکو
زبان(ها) روسی (رسمی)[۱]
زبانهای دیگر
[نمایش]
دولت دولت سوسیالیست تک حزبی
رهبر
- ۱۹۲۲–۱۹۲۴ (اولین) ولادیمیر لنین
- ۱۹۸۵–۱۹۹۱ (آخرین) میخائیل گورباچف
قانونگذار کنگره شوراها و کمیته اجرایی مرکزی (۱۹۲۲–۱۹۳۷) شورای عالی (۱۹۳۷–۱۹۸۹; ۱۹۹۱)
کنگره نمایندگان مردم و شورای عالی (۱۹۸۹–۱۹۹۱)
تاریخچه
- تأسیس ۳۰ دسامبر ۱۹۲۲
- انقراض ۲۶ دسامبر ۱۹۹۱
مساحت
- ۱۹۹۱ ۲۲۴۰۲۲۰۰کیلومترمربع (۸٬۶۴۹٬۵۳۸مایلمربع)
جمعیت
- حدود ۱۹۹۱ ۲۹۳۰۴۷۵۷۱
تراکم جمعیت ۱۳٫۱ /کیلومترمربع (۳۳٫۹ /مایلمربع)
یکای پول روبل شوروی (руб) (SUR)
دامنه سطحبالای کد کشوری .su2
فهرست پیششماره تلفنی کشورها +۷
پیش از آن به دنبال آن
روسیه شوروی
ماورای قفقاز شوروی
اوکراین شوروی
بلاروس شوروی
روسیه
گرجستان
اوکراین
مولداوی
بلاروس
ارمنستان
آذربایجان
قزاقستان
ازبکستان
ترکمنستان
قرقیزستان
تاجیکستان
استونی۳
لتونی۳
لیتوانی۳
1On 21 December 1991, eleven of the former socialist republics declared in آلماآتی (with the 12th republic – Georgia – attending as an observer) that with the formation of the کشورهای مستقل همسود the Union of Soviet Socialist Republics ceases to exist.
2Assigned on 19 September 1990, existing onwards.
3The governments of Estonia, Latvia, and Lithuania view themselves as continuous and unrelated to the respective Soviet republics.
Russia views the Estonian, Latvian, and Lithuanian SSRs as legal constituent republics of the USSR and predecessors of the modern Baltic states.
The Government of the ایالات متحده آمریکا and a number of other countries did not recognize the پیوست of Estonia, Latvia, and Lithuania to the USSR as a legal inclusion.
مارکسیسم-لنینیسم
Marx Engels Lenin.svg
اصول بنیادین
[نمایش]
گونه ها
[نمایش]
چهره های برجسته
[نمایش]
ادبیات
[نمایش]
تاریخ
[نمایش]
جستارهای پیوسته
[نمایش]
درگاه کمونیسم
درگاه سوسیالیسم
درگاه سیاست
نبو
اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی یا بهطور خلاصه شوروی، اتحادیه سوسیالیستی بود در اوراسیا که متشکل از روسیه و چندین جمهوری متحد، که از زمان تأسیس در سال ۱۹۲۲ تا زمان انحلال در سال ۱۹۹۱ بخش بزرگی از شرق اروپا و شمال آسیا را در برمیگرفت و پهناورترین کشور جهان شناخته میشد. برخی به این کشور نام روسیه میدهند که این اشتباه است و روسیه فقط بزرگترین جمهوری شوروی بود. نام این کشور به روسی: Союз Советских Социалистических Республик (تلفظ: سایوز ساویِتسکیخ ساتسیالیستیچِیسکیخ رسپوبلیک) است که با مخفف CCCP (تلفظ: اساساساِر) نمایش داده میشود. این اتحادیه اقتصاد و دولت متمرکزی داشت و دارای نظام تک حزبی بود که توسط حزب کمونیست شوروی در مقر اصلی اش در مسکو پایتخت بزرگترین کشور، اداره میشد. علاوه بر مسکو شهرهای مهم دیگری نیز بودند مانند: لنینگراد، کی یف، مینسک، آلما-آتا و نوسیبیرسک. اتحاد جماهیر شوروی حاصل انقلاب ۱۹۱۷ روسیه بود و روسیه بخش بزرگتر آن را تشکیل میداد. پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ و درطی دورهای که به جنگ سرد موسوم است، شوروی و آمریکا ابرقدرتهای جهانی بهشمار میرفتند، و بر تمام مسایل جهانی مانند سیاستهای اقتصادی، روابط بینالمللی، تحرکات نظامی، روابط فرهنگی، پیشرفت دانش به خصوص در فناوری فضایی تأثیر داشتند. در این کشور تمام قدرت سیاسی و اداری در دست تنها حزب مجاز، حزب کمونیست اتحاد شوروی بود.
محتویات
۱ تاریخ شوروی
۲ فروپاشی شوروی
۲.۱ پس از فروپاشی
۳ سیاست
۳.۱ داخلی
۳.۲ خارجی
۴ تقسیمات کشوری
۵ اقتصاد
۵.۱ تحقق سوسیالیسم در صنعت و کشاورزی
۵.۲ استقرار نظام اقتصاد سوسیالیستی در کشورهای اروپایی و مراحل تکامل آن
۶ اتحاد شوروی در صحنه بینالمللی
۶.۱ جنگ جهانی دوم
۶.۲ جنگ سرد
۷ تغییرات در جامعهٔ روسیه
۸ رهبران
۸.۱ ولادیمیر لنین
۸.۲ ژوزف استالین
۸.۳ نیکیتا خروشچف
۸.۴ لئونید برژنف
۸.۵ یوری آندروپوف
۸.۶ کنستانتین چرنینکو
۸.۷ میخائیل گورباچف
۹ انتقادات
۱۰ سازمانهای جاسوسی
۱۰.۱ کاگب
۱۰.۲ چکا
۱۱ جستارهای وابسته
۱۲ پیوند به بیرون
۱۳ منابع
۱۴ پیوند به بیرون
تاریخ شوروی
نوشتار اصلی: تاریخ شوروی
در اوت ۱۹۱۴ روسیه وارد جنگ جهانی اول شد. ابتدا فقط بلشویکها و انقلابیون سوسیالیست، مخالف جنگ بودند اما شکستهای روسیه حامیان سلطنت تزار را به حداقل رساند.
انقلاب اولین بار توسط خود دهقانان کارگران و سربازان ناراضی از جنگ و سلطنت در فوریه (که به انقلاب فوریه معروف است) صورت گرفت. در واقع بلشویکها در انقلاب فوریه هیچ نقش خاصی نداشتند. بعد از انقلاب دولت موقت که حامیان لیبرالیسم و تا حدودی حامیان سلطنت و افسران بودند تشکیل شد. در کشاکش انقلاب فوریه، گروههای مختلف کارگری و دهقانی شکل گرفت که مهمترین آنها سُویت پترُگراد بود؛ و لئون تروتسکی یکی از سران سُویت پترُگراد بود که بعداً با نفوذ در دولت موقت نخستوزیر شد. اختلاف اصلی بین سوسیالیستها اینجا اتفاق میافتد که عدهای انقلاب را اجتناب ناپذیر میدانستند؛ ولی عدهای خواهان اصلاحات از طریق دولت موقت بودند. اینجا بود که میان صاحبان مقام بین سوسیالیستها و اشخاصی که حرفهای شان توسط مردم انجام میشد، اختلافی صورت گرفت که باعث شد ولادیمیر لنین با تفسیری که خود از مارکسیسم داشت به نام مارکسیسم-لنینیسم حمایت مردم را به خود جلب کرد و جالب اینجاست اتفاقاتی که در آینده برای شوروی پیشآمد و تصمیمات دولت تضاد علنی با نظرات مارکس و حتی لنین داشت[۱]
کارل مارکس در کتاب «ایدئولوژی آلمانی» مینویسد: «در جامعه کمونیسم، که دایره آزادی هر فرد بیش از همیشهاست و وی میتواند در رشته مورد علاقه به موفقیت دست پیدا کند، جامعه فرایند تولید را کنترل میکند و بنابراین فردی مثل من میتواند امروز کاری انجام دهدو فردا کار دیگری، صبح شکار کند، بعدازظهر ماهیگیری کند، شب گله را به چرا ببرد، بعد از شام هم به انتقاد بپردازد، همان چیزی که در ذهنش است را اجرا کند بدون آنکه شکارچی، ماهیگیر، چوپان یا نقاد باشد.»[۲]
انقلاب اکتبر به رهبری بلشویکها صورت گرفت. این برداشت را میتوان کرد که بلشویکها و لنین حمایت دهقانان را با اجازه دادن برای اداره زمینهای خودشان به دست خودشان و تشکیل شوراها دهقانی، سربازان خسته از جنگ را برای اطاعت نکردن از سربازانشان و همینطور کارگران را گرفتند و به سویتها نفوذ کردند و با این که رهبران معتدل سوسیالیست در شوراها مخالف آنها بودند، اما در یک کشاکش، قدرت را در سویتها به دست گرفتند و انقلاب را هدایت کردند تا دولت را به رهبری لنین به ثبات رساندند.[۱]
در سال ۱۹۱۷ پس از دو انقلاب فوریه و اکتبر در روسیه، حزب بلشویک به رهبری ولادیمیر لنین قدرت را در این کشور به دست گرفت. روسیه بلشویکی با حمله طرفداران نظام گذشته و نیروهای خارجی به ویژه بریتانیا روبرو شد. این دوره به دوران جنگ داخلی روسیه معروف است و طی آن ارتش نوین شوروی با نام ارتش سرخ به کوشش لئون تروتسکی و تحت رهبری او شکل گرفت تا با ارتش جبهه سفید که متشکل از افسران و ژنرالهای دوران تزاری بودند به جنگ بپردازد. در ۱۹۲۲ و پس از سرکوب مخالفان و دشمنان حزب بلشویک که نام خود را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر داده بود تأسیس کشور «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» را اعلام کرد. این کشور از اتحاد روسیه و مناطق متعلق به روسیه تزاری تشکیل شده بود.
در جریان جنگ داخلی و بعد از آن حزب کمونیست اتحاد شوروی که تنها حزب مجاز در شوروی بود، سیاست اقتصادی سختگیرانهای را تعقیب میکرد که به کمونیسم جنگی معروف شد. با پایان گرفتن جنگ داخلی و استقرار حاکمیت حزب بر سراسر کشور، سیاست اقتصادی جدیدی به نام برنامه نوین اقتصادی معروف به «نپ» در پیش گرفته شد. اختلاف رهبران شوروی در نحوه پیشبرد سیاستهای اقتصادی بالا گرفت. در سال ۱۹۲۴ و پس از مرگ لنین کشمکش بر سر جانشینی او شدیدتر شد و بالاخره ژوزف استالین توانست مخالفان خود به ویژه تروتسکی را سرکوب کند و بر جای لنین بنشیند. او در چند مرحله دست به تصفیه حزب از مخالفان خود زد. پاکسازی بزرگ نامی است که بر این اقدامات استالین گذاشتهاند. در عرصه کشاورزی با ایجاد مزارع اشتراکی یا کلخوزها چهره کشاورزی روسیه دگرگون شد. سیاستهای کشاورزی حزب کمونیست اتحاد شوروی با مخالفت مالکان خردهپا (کولاکها) روبرو شد و دولت بیرحمانه آنان را سرکوب کرد. در عین حال استالین سیاست صنعتیسازی شوروی را پیگیری کرد و در دوران زمامداری او شوروی به ابرقدرت صنعتی بزرگی تبدیل شد.
در ۱۹۳۹ در آستانه شروع جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی پیمان عدم تجاوز با آلمان نازی منعقد کرد و به لهستان، همزمان با آلمان حمله برد و همراه با آلمان، لهستان را تصرف کرد، ولی در ۱۹۴۱ با حمله گسترده آلمان به شوروی، اتحاد شوروی نیز به جنگ با آلمان وارد شد. در این جنگ که بهطور رسمی جنگ کبیر میهنی(великая отечественная война) نامیده میشد، دولت و حزب و مردم اتحاد جماهیر شوروی با مقاومت در برابر ارتش آلمان و فداکاریها و قربانی دادنهای بسیار توانستند جریان جنگ را برگردانده و به خصوص پس از نبرد استالینگراد نیروهای شوروی در موضع حمله قرار گرفتند. شکست آلمان در ۱۹۴۵ که بار اصلی آن بر دوش شوروی بود، این کشور را به یکی از ابرقدرتهای جهان تبدیل کرد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز دوران جنگ سرد کشمکش و تقابل دو ابرقدرت یعنی اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا سیاست تمام جهان را طی چهار دهه تحت تأثیر خود داد. همچنین این تقابل را، تقابل میان سوسیالیسم و سرمایهداری نیز دانستهاند. شوروی در ۱۹۴۹ توانست دارای قدرت اتمی شود و به انحصار آمریکا در این زمینه پایان داد.
در سال ۱۹۵۳ بعد از مرگ ژوزف استالین، جانشینان او به رهبری دستهجمعی پرداختند ولی نهایتاً نیکیتا خروشچف توانست قدرت را به دست آورد. در ۱۹۵۶ خروشچف در کنگره بیستم حزب کمونیست اتحاد شوروی کشتارهای استالین را مورد شماتت قرار داد و در جهت تخریب چهرهٔ استالین برآمد. در دوران زمامداری خروشچف بسیاری از سختگیریهای دوره استالین تعدیل شد. بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد شدند و به بسیاری که در دوره استالین به عنوان جاسوس و مخالف اعدام شده بودند، اعاده حیثیت شد. همچنین در این دوران قانون تجارت آزاد تا حدی پذیرفته شد که آثار جبرانناپذیری را بر بدنهٔ نظام سوسیالیستی که پشتیبان اقتصاد هدایت شده بود، وارد آورد؛ که بعدها به سلسله حوادث و رخدادهایی انجامید تا فروپاشی شوروی.
در سال ۱۹۵۷ شوروی با فرستادن ماهواره اسپوتنیک۱(Спутник ۱) به مدار زمین، عصر فضا را آغاز کرد. شوروی برای اولین بار یوری گاگارین را به فضا فرستاد و پس از چندی با سفینهٔ بیسرنشین خاک کرهٔ ماه را به زمین آورد.
در اوایل دهه ۱۹۶۰ رهبران حزب، نیکیتا خروشچف را با توطئه لئونید برژنف مجبور به استعفاء کردند و پس از دورهای رهبری دستهجمعی، لئونید برژنف قدرت را به دست گرفت. در دوره او اصلاحات سیاسی و اجتماعی که در دوره خروشچف آغاز شده بود به کندی گرایید و تسلط حزب و دولت بر تمام عرصههای سیاسی و اجتماعی تقویت شد. در دورهٔ برژنف فسادهای زیادی صورت گرفت بهطوریکه فرزندان و داماد وی نیز در آن دست داشتند. با روی کار آمدن یوری آندروپف که به عنوان معاون برژنف با او همکاری میکرد پرونده فسادها را به جریان انداخت تا به صورت علنی به وضعیت فسادها رسیدگی کند و جلوی این امر را بگیرد اما برژنف با اعلام او مانع این امر شد، دوران آندروپف و چرننکو حرکت خاصی انجام نشد و در دوران میخائیل گورباچف شوروی به اصلاحات اساسی دست زد.[۳]
فروپاشی شوروی
نوشتار اصلی: فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی
در دهه ۱۹۸۰ آثار فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی[۴] ظاهر شد و بالاخره در ۱۹۹۱ این کشور رسماً منحل شد و به چند کشور دیگر تجزیه شد. کشورهای تشکیلدهنده شوروی پیشین با حفظ استقلال خود در جامعه کشورهای مشترکالمنافع عضو شدند.[۵]
پس از فروپاشی
نوشتار اصلی: کشورهای پساشوروی
پس از فروپاشی ۱۵ کشور جدید تأسیس شدند و
بدون نظر