رفتن به محتوای اصلی

اعلان جمهوري اسلامي ايران(1399 هـ = 1358 = 1979 م)

اعلان جمهوري اسلامي ايران(1399 هـ = 1358 = 1979 م)

اعلان جمهوري اسلامي ايران(1399 هـ = 1358 = 1979 م)
اعلان جمهوري اسلامي ايران(1399 هـ = 1358 = 1979 م)
ولايت فقيه
آية اللَّه السيد روح الله الموسوي الخميني(1320 - 1409 هـ = 1902 - 1989 م)
السید أحمد المصطفوي الخمیني(1364 - 1414 هـ = 1945 - 1994 م)
مهاجرت علماء به تهران در تابستان ۱۳۴۲(1382 هـ = 1342 ش = 1962 م)
شاه رفت!(1399 هـ = 1357 = 1979 م)
شرح نهضت ملی‌شدن نفت(1370 هـ = 1329 = 1951 م)
رسمي شدن نام ایران به جای پرس در روابط بین الملل( 1353 هـ = 1313 ش = 1934 م)
حزب جمهوري اسلامي(1399 - 1407 هـ = 1357 - 1366 ش = 1979 - 1987 م)
امامت-ولايت-حكومت-مشروعيت-مقبوليت-بیعت-اكثريت
شرح مناظره در نجف أشرف، راجع به لزوم قیام، بین آیة الله حكیم و آیة الله خميني
گروگان‌گیری در سفارت آمریکا(1399 هـ = 1358 = 1979 م)
شرح حال الشیخ محمدرضا مهدوی کنی(1349 - 1435 هـ = 1931 - 2014 م)











مقام معظم رهبری سال 69 در جمع روسای دانشگاههای علوم پزشکی با ذکر خاطره ای می فرمایند:

من در دوران اختناق، استاد معروف عالى‌مقامى را مى‌شناختم كه روى كفش شاه آن وقت -محمدرضا- افتاد! اساتيد در صفى ايستاده بودند و محمدرضا از برابر آنها عبور می‌كرد و اين شخص روى پاى او افتاد!

از اين كارها می‌كردند، اما چه كسانى؟ تيمسارها. اما يك عالم، يك دانشمند، يك محقق -كه واقعاً هم اين آدم محقق است- فاضل، نام‌آور، نامدار، چه‌قدر تحقيقات، چه‌قدر كتاب، روى پاى او افتاد! شاگردهايش ملامت كردند: استاد، شما؟! آخر آن شخص كه بى‌سواد است! عالم‌ جماعت كسى را قبول ندارد؛ سياست برايش مسئله‌ای نيست؛ نگاه می‌كند ببيند چه كسى عالم است. اصلاً براى عالم، جاذبه و ارزشى بالاتر از علم نيست. بدترين فحش در محيط اهل علم، لقب «بى‌سوادى» است؛ هيچ فحشى از اين بالاتر نيست؛ در همۀ محيطهاى علمى همين‌گونه است؛ آن وقت آن عالم روى پاى يك جاهل و قلدر افتاد! شاگردان و رفقايش ملامت كردند و او هم جوابى نداشت؛ گفت: هيبت سلطانى من را گرفت!
اين عبارت، همان وقتها در محيط‌هاى دانشگاه كه دوستان ما مى‌رفتند و مى‌آمدند، معروف شد و علما و دانشمندانِ آن وقت، به كسانى كه هيبت سلطانى آنها را مى‌گيرد، و كسانى كه جز هيبت علم چيزى آنها را نمى‌گيرد، تقسيم مى‌شدند! البته همان وقت هم دانشمندانى مثل همان آدم داشتيم كه حتى با فقر مى‌ساختند، براى اينكه به سمت آنها نگاه نكنند؛ نه اينكه روى پايشان نيفتند، يا دستشان را نبوسند، يا تواضعشان نكنند؛ نه، اصلاً خودشان را بالاتر از اين مى‌دانستند كه به فكر آن دستگاه‌هاى جاهل و دور از معرفت بيفتند. زندگى پولى و مادى را اصلاً كم‌ارزش‌تر از اين مى‌دانستند كه خودشان را به آن آلوده كنند.

بیانات ديدار روسای دانشگاههای علوم پزشكی در اول آبان ۱۳۶۹




رهبرانقلاب
‼️بزرگترین فجایعی که در دوران سلطنت قاجار و پهلوی بر کشور وارد شد اینستکه در آن دوران باب علم در این کشور بسته شد، این بزرگترین جنایت است، این جنایت از کشتن و زندان کردن و شکنجه کردن و سوزاندن بمراتب بدتر است، این مساله خیلی مهمی است کسی هم به آن توجه نمیکند! ص۱۹۳ کتاب ۷۶/۱۲/۶
‼️من در دوران طاغوت استاد عالی مقامی رامیشناختم که برای عرض ارادت به محمدرضا روی پای او افتاد بعد شاگردانش ملامتش کردند و او گفت هیبت سلطانی شاه مرا گرفت، این کسانیکه حیاتشان در ذلت مقابل مستکبران گذراندند حالا که به نظام اسلامی میرسند گردن فرازی میکنند، احترام به این نوع اساتید بی‌حرمتی به علم است، باید توی سر اینها زد! ۶۹/۸/۱ ص۴۱۰کتاب





عالِم / علما/ دانشمند
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
۱۳۶۹
استاد معروفی که روی پای محمدرضاپهلوی افتاد!

ما کسانی از مدعیان علم را در این دوران انقلاب یافتیم که شرف علم را نگه نداشتند. من خیلی از کسانی را که مدعی علم بودند و شرف علم را نگه نداشتند، در طول زندگیم دیده‌ام. عالم بودن مهم نیست؛ شرف علم و عالم بودن را نگهداشتن مهم است. من در دوران اختناق، استادِ معروفِ عالیمقامی را میشناختم که روی کفش شاه آن‌وقت - محمّدرضا - افتاد! اساتید در صفی ایستاده بودند و محمّدرضا از برابر آنها عبور میکرد و این شخص روی پای او افتاد! از این کارها میکردند، اما چه کسانی؟ تیمسارها. اما یک عالم، یک دانشمند، یک محقق - که واقعاً هم این آدم محقق است. در رشته‌ی شما نیست، در رشته‌یی است که به ما بیشتر میخورد - فاضل، نام‌آور، نامدار، چه‌قدر تحقیقات، چه‌قدر کتاب، روی پای او افتاد! شاگردهایش ملامت کردند: استاد شما؟! آخر آن شخص که بیسواد است. عالمْ‌جماعت کسی را قبول ندارد، سیاست برایش مسأله‌یی نیست، نگاه میکند ببیند چه کسی عالم است. اصلاً برای عالم، جاذبه و ارزشی بالاتر از علم نیست. بدترین فحش در محیط اهل علم، لقب «بیسوادی» است. هیچ فحشی از این بالاتر نیست. در همه‌ی محیطهای علمی همین‌گونه است. آن‌وقت، آن عالم روی پای یک جاهل و قلدر افتاد! شاگردان و رفقایش ملامت کردند و این هم جوابی نداشت. گفت: هیبت سلطانی من را گرفت(!) این عبارت، همان وقتها در محیطهای دانشگاه که دوستان ما میرفتند و میآمدند، معروف شد و علما و دانشمندان آن‌وقت، به کسانی که هیبت سلطانی آنها را میگیرد و کسانی که جز هیبت علم چیزی آنها را نمیگیرد، تقسیم میشدند! البته همان وقت هم دانشمندانی مثل همان آدم داشتیم که حتّی با فقر میساختند، برای این‌که به سمت آنها نگاه نکنند، نه این‌که روی پایشان نیفتند، یا دستشان را نبوسند، یا تواضعشان نکنند؛ نه، اصلاً خودشان را بالاتر از این میدانستند که به فکر آن دستگاههای جاهل و دور از معرفت بیفتند. زندگی پولی و مادّی را اصلاً کم ارزش‌تر از این میدانستند که خودشان را به آن آلوده کنند.

کسانی که این‌طور زندگیشان را در ذلتِ در مقابل قدرتها گذراندند، حالا که نوبت جمهوری اسلامی میرسد، گردنکشی میکنند! این گردن، ارزش ندارد. این، گردن‌فرازی نیست. برافراشتن آن گردنی خوب است و افتخار دارد که نشان داده باشد گردن افراز است. کسانی که حتّی عزت علم را نگه نداشتند، حالا وقتی نوبت به یک نظام مردمی رسید که هیچ ادعایی ندارد جز این‌که از مردم و برای مردم و در خدمت مردم است و با هدایت دین عمل میکند و نوکر بیگانگان و امریکا و دیگران نیست، یکمرتبه نوبت سرفرازی و گردن‌فرازی اینها رسید و در مقابل این نظام ایستادند. باید توی سر اینها زد. این بیاحترامی به علم است که ما اینها را در عداد علما راه و جایشان بدهیم. آن کسی که احترام نظامی را که مبتنی بر معرفت و علم است، نگه نمیدارد؛ احترام ملتی را که در این نظام، مندمج و مندرج است، نگه نمیدارد، اینها را واقعاً بشناسید.۱۳۶۹/۰۸/۰۱
بیانات در دیدار رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی
عالِم, تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, مخالفان نظام
روایت تاریخی
لینک ثابت









اعلام جمهوری اسلامی ایران و تشکر از حضور گستردۀ مردم در رفراندم-از سایت رهبری

صحيفه نور (71/ 29)
تاريخ : 12/1/58
اعلاميه امام خمينى در رابطه با رفراندم جمهورى اسلامى
ونريد ان نمن على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثين صدق الله العظيم
بسم الله الرحمن الرحيم
من به ملت بزرگ ايران كه در طول تاريخ شاهنشاهى كه با استكبار خود آنان را خفيف شمردند و بر آنان كردند آنچه كردند، صيمانه تبريك مى گويم . خداوند تعالى بر ما منت نهاد و رژيم استكبار را با دست تواناى خود كه قدرت مستضعفين است در هم پيچيد و ملت عظيم ما را ائمه و پـيشواى ملتهاى مستضعف نمود و با برقرارى جمهورى اسلامى وراثت حقه را بدانان ارزانى داشت . من در اين روز مبارك ، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت ، جمهورى اسلامى ايران را اعلام مى كنم . به دنيا اعلام مى كنم كه در تاريخ ايران چـنين رفراندمى سابقه ندارد كه سرتاسر مملكت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق ها هجوم آورده و راى مثبت خود را در آن ريخته و رژيم طاغوتى را براى هميشه در زباله دان تاريخ دفن كند.
من از اين همبستـگـى بيمانند كه جز مشتى ماجراجو و بيخبر از خدا، همه و همه به نداى آسمانى (و اعتصموا بحبل الله جميعا لبيك گفتند و با تقريبا اتفاق آراء به جمهورى اسلامى راى مثبت دادند و رشد سياسى و اجتماعى خود را به شرق و غرب ثابت كردند، تقدير مى كنم . مبارك باد بر شما روزى كه پـس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پـدران و رنج هاى طاقت فرسا،دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پاى در آورديد و با راى قاطع به جمهورى اسلامى ، حكومت عدل الهى را اعلام نموديد، حكومتى كه در آن ، جمع اقشار ملت با يك چشم ديده مى شوند و نور عدل الهى بر همه و همه به يك طور مى تابد و باران رحمت قرآن و سنت بر همه كس به يكسان مى بارد. مبارك باد شما را چنين حكومتى كه در آن اختلاف نژاد و سياه و سفيد و ترك و فارس و كرد و بلوچ مطرح نيست . همه برادر و برابرند، فقط و فقط كرامت در پناه تقوا و برترى به اخلاق فاضله و اعمال صالحه هست .
مبارك باد بر شما روزى كه در آن تمام اقشار ملت بهحقوق حقه مى رسد. فرقى بين زن و مرد و اقليت هاى مذهبى و ديـگـران در اجراى عدالت نيست . طاغوت دفن شد و طغيان و سركشى به دنبال او دفن مى شود كشور از چنگال دشمن هاى داخلى و خارجى و چپاولگران و غارت پـيشـگـان نجات يافت . اينك شما ملت شجاع ، پاسداران جمهورى اسلامى هستيد. اينك شما هستيد كه بايد اين ارث الهى را با قدرت و قاطعيت حفظ كيند و نگذاريد بقاياى رژيم متعفن كه در كمين نشسته اند و طرفداران دزدان بين المللى و نفتخواران متخوار در بين صفوف فشر ده شما رخنه كنند. اينك شمائيد كه بايد مقدرات خود را به دست بـگـيريد و مجال به فرصت طلبان ندهيد و با قدرت الهى كه مظهر آن جماعت است ، قدم هاى بعدى را برداريد و با فرستادن طبقه فاضله و امناى خود در مجلس موسسان ، قانون اساسى جمهورى اسلامى را به تصويب رسانيده و همانطور كه با عشق و علاقه به جمهورى اسلامى راى داديد، به امناى امت راى دهيد تا مجالى براى بدانديشان نماند.
صبحـگـاه 12 فروردين كه روز نخستين حكومت الله است از بزرگترين اعياد مذهبى و ملى ماست . ملت ما بايد اين روز را عيد بگيرند و زنده نگه دارند. روزى كه كنگره هاى قصر 2500 سال حكومت طاغوتى فرو ريخت و سلطه شيطانى براى هميشه رخت بر بست و حكومت مستضعفين كه حكومت خداست به جاى آن نشست .
هان اى ملت عزيز كه با خون جوانان خود حق خود را به دست آورديد، اين حق را عزيز بشمريد و از آن پاسدارى كنيد و در تحت لواى اسلام و پرچم قرآن عدالت الهى را با پشتيبانى خود اجرا نمائيد. من با تمام قوا در خدمت شما كه خدمت به اسلام است اين چند روز آخر عمر را مى گـذرانم و از ملت انتظار آن دارم كه با تمام قوا از اسلام و جمهورى اسلامى پـاسدارى كنند. من از دولت ها مى خواهم كه بدون وحشت از غرب و شرق ، با استقلال و فكر و اراده ، باقيمانده رژيم طاغوتى را كه آثارش در تمام شوون كشور ريشه دارد پـاكسازى كنند و فرهنگ و دادگسترى و ساير وزارتخانه ها و ادارات كه با فرم غربى و غربزدگـى برپـا شده است به شكل اسلامى متحول كنند و به دنيا عدالت اجتماعى و استقلال فرهنـگـى و اقتصادى و سياسى را نشان دهند. از خداوند تعالى عظمت و استقلال كشور و امت اسلامى را خواستارم .
والسلام عليكم و رحمة الله
روح الله الموسوى الخمينى



تاريخ : 12/1/58
پيام راديو تلويزيونى امام پس از انجام رفراندم جمهورى اسلامى
بسم الله الرحمن الرحيم
خداوند تعالى وعده فرموده است كه مستضعفين ارض را به اميد خودش و توفيق خودش بر مستكبرين غلبه دهد و آنها را امام قرار دهد. وعده خداوند تعالى نزديك است . من اميدوارم كه ما شاهدين وعده باشيم و مستضعفين بر مستكبرين غلبه كنند، چنانچه تاكنون غلبه كردند. تاكنون اين راهى را كه پيموديم براى تبعيت از اسلام و احكام اسلام بوده است و اسلام را ما بايد به علام معرفى كنيم . اگر چنانچه آنطور كه اسلام است به عالم معرفى بشود، عالم توجه به اسلام پيدا كند. متاع مسلمين ، متاع ذيقيمتى است لكن بايد عرضه بشود.
من از عموم ملت ايران تشكر مى كنم كه در اين رفراندم شركت كردند و راى قاطع خودشان را كه بايد گفت صد در صد پيروزى بوده است و راى داده شده است ، به طور قاطع راى خودشان را دادند و به جمهورى اسلامى هم راى دادند، چنانچه قبلا هم اين راى را داده بودند. ما احتياجى نمى ديديم در اين مساله رفراندم ، لكن چون براى قطع بعضى حرف و بهانه ها بنابراين شد كه رفراندم بشود و بهانه گيرها فهميدند به اينكه مساله آنطور كه خيال مى كردند نيست و ملت با اسلام است ، ملت با روحانيت اسلام است ، ملت مى خواهد كه قرآن كريم در ايران عمل بشود و بحمدالله با شوق و شعف و شور و عشق همه اقشار ملت در سرتاسر ايران راى خودشان را به جمهورى اسلامى دادند و نه چيزهاى ديـگـر. جمهورى اسلام است كه مى تواند همه مقاصد ايرانى را انجام دهد. جمهورى اسلام است كه احكام مترقى او بر تمام احكامى كه در ساير قشرها و ساير مكتب هاست تقدم دارد.
ما مى بينيم كه مدعيان دموكراتيك و دموكراسى صحبت مى كنند، ادعا مى كنند لكن مكتب هاى آنها در شرق يك نحو است و در غرب يك نحو. در شرق با ديكتاتورى عظيم مردم آنجا مصادف هستند و در غرب هم همين طور. ما مى بينيم كه بعضى از اشخاص كه ادعا مى كنندكه ما حقوق بشر را ملاحظه مى كنيم و جمعيت هاى حقوق بشر در طول اين 50 سال كه دولت غاصب پهلوى و پسر پهلوى بر اين ملت غلبه كرد و بر اين ملت با غصب ، تمام چـيزهاى ملت را برد، در طول اين 50 سال جوانان ما در زندان ها بسر بردند و چه بسا جوانانى ما داشتيم كه در حبس پاى آنها را اره كردند و آنها را روى تاوه ها بو دادند و تا آن زمان آخر هم اينها در حبس و شكنجه بودند. دژخيمان شاه سابق آنها را از هستى ساقط كردند و اين مدعيان همراهى با حقوق بشر در اين طول مدت نديديم كه يك صحبتى..........






https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/15/page/363
سخنرانی
زمان: قبل از ظهر 25 آبان 1360 / 19 محرّم 1402 (1)
مکان: تهران، جماران
موضوع: اهمیت حفظ جمهوری اسلامی - نقش روحانیت در طول تاریخ - طرح خیانتبار سازش با اسرائیل
حضار: مسئولان بنیاد شهید سراسر کشور - مجروحان و معلولان بیمارستانهای امام خمینی و شهید مصطفی خمینی - خانواده شهدای شهرستان کرج

صحيفه نور (215/ 20)
تاريخ : 26/8/60
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از مسؤ ولين شركت كننده در سمينار بنياد شهيدسراسر كشور، اعضاى خانواده هاى شهداى شهرستان كرج و مجروحين و معلولين انقلاب اسلامى
رحلت علامه طباطبائى ضايعه اى براى مسلمين
بسم الله الرحمن الرحيم
رحلت علامه طباطبائى ضايعه اى براى مسلمين من قبلا بايد از اين ضايعه اى كه براى حوزه هاى علميه و مسلمين حاصل شد و آن رحلت مرحوم علامه طباطبائى است اظهار تاسف كنم و به شما و ملت ايران و خصوص حوزه هاى علميه تسليت عرض كنم . خداوند ايشان را با خدمتـگـزاران به اسلام و اولياء اسلام محشور فرمايد و به بازماندگان ايشان و به متعلقين و شاگـردان ايشان صبر عنايت فرمايد. آقاى كروبى قبل از اينكه من بيايم اينجا با من ملاقات كردند و از متصديان امور آن بنگاه هاى شهيد در همه شهرستانها و از مامورين دولتى كه تماس با اين مسائل دارند و خصوصا از ملت بزرگ ايران كه در اين مسائل كوشا هستند اظهار تشكر كردند و من هم از همه تشكر مى كنم و اميدوارم كه خداوند شما جوانهاى عزيز را كه در خدمت اسلام هستيد و شما جوانهاى معلول را كه در خدمت اسلام صحت خودتان را از دست داديد و شهداى عزيز ما و بازماندگان شهداى عزيز ما را حفظ كند و به شما شفا عنايت كند و به ما و به همه صبر در اين امور.
البته بنياد شهيد، يك بنيادى است كه من تاكنون يك كلمه انتقاد از آن نشنيده ام و آقاى كروبى خدمتگزار خوبى است براى شهدا و معلولين و اميدوارم كه همه شماها موفق باشيد كه خدمت خودتان را افزون كنيد و اين شهدا را و اين خانواده شهدا را و اين معلولين را و اين بازماندگان شهدا را مثل عائله خودتان محسوب كنيد و در راه خدمت به آنها كوشش كنيد كه اين خدمت بسيار ارجمندى است ، بسيار بزرگى است و مطمئن باشيد كه خداوند تبارك و تعالى به شما اجر در دو دنيا عنايت مى فرمايد.
حفظ جمهورى اسلامى يك تكليف الهى است براى همه
من در محضر شما آقايان و در محضر ملت يك مطلب از مسائل داخلى بايد عرض كنم و يك مطلب هم از مسائل منطقه . در مسائل داخلى آنطور كه احساس مى شود و به من اطلاع داده شده است يك جريانى در كار است كه مى خواهند با اين جريان ايجاد اختلاف بين ملت بكنند. اينها كه از هيـچ راهى تاكنون نتوانسته اند توفيق پيدا بكنند هر جور اقدامى كردند، اقدام نظامى كردند، هجمه به كشور
.....
....
https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/15/page/365
صحيفه نور جلد 15 - صفحه 365
امروز ما از روزهاى قبل بيشتر احتياج به همبستگى داريم . امروز ما مواجه با همه قدرتها هستيم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ريزى مى كنند براى اينكه اين انقلاب را بشكنند و اين نهضت اسلامى و جمهورى اسلامى را شكست بدهند و نابود كنند و اين يك تكليف الهى است براى همه كه اهم تكليف هائى است كه خدا دارد، يعنى حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر ولو امام عصر باشد، اهميتش بيشتر است ، براى اينكه امام عصر هم خودش را فدا مى كند براى اسلام . همه انبيا از صدر عالم تا حالا كه آمدند، براى كلمه حق و براى دين خدا مجاهده كردند و خودشان را فدا كردند. پيامبر اكرم آنهمه مشقات را كشيد و اهل بيت معظم او آنهمه زحمات را متحمل ، متكفل شدند و جانبازى ها را كردند همه براى حفظ اسلام است . اسلام يك وديعه الهى است پيش ‍ ملت ها كه اين وديعه الهى براى تربيت خود افراد و براى خدمت به خود افراد هست و حفظ اين بر همه كس واجب عينى است . يعنى همه !!! چيز هستيم !!! مكلف هستيم حفظ كنيم تا آنوقتى كه يك عده اى قائم بشوند براى حفظ او كه آنوقت تكليف از ديگران برداشته مى شود. امروز ايجاد اختلاف ، هر اختلافى باشد، و كارهائى كه اختلاف انگيز است ، هر كارى باشد و با هر اسمى باشد، اين مضر به اسلام است و مضر به انقلاب است . و از همين رشته است اينكه باز يك جريانى در كار است كه نسبت به علماى بلاد، نسبت به اهل علم ، نسبت به ائمه جماعات اهانت بكنند و اين يك چيزى است كه ، جريانى است كه اگر چـنانـچـه خداى نخواسته اين جريان به توفيق خودش كه به خيال خودش اين است كه روحانيت را از مردم بـگـيرد، اگر اين امر به توفيق خودشان برسد، شما مطمئن باشيد كه شكست خواهيم خورد. براى اينكه روحانيون در همه بلاد حافظ اسلامند و حافظ مقاصد اسلامى هستند و از اول هم بودند.
اگر روحانيون نبودند ما الان از اسلام اطلاعى نداشتيم...........





    نامه به آقای گلپایگانی در مورد ابراز نگرانی ایشان از بعضی امور
  •   نامه
    زمان: 5 تیر 1362 / 14 رمضان 1403
    مکان: تهران، جماران
    موضوع: نظر اسلام درباره سرمایه داران و مستضعفان
    مخاطب: گلپایگانی، سید محمدرضا
    بسم الله الرحمن الرحیم
    حضرت مستطاب آیت الله آقای گلپایگانی - دامت برکاته
    پس از اهدای سلام و تحیت و دعا برای سلامت وجود شریف، مرقوم محترم که حاوی مطالبی ارزشمند بود واصل گردید. عین مرقوم محترم را برای جناب حجت الاسلام آقای اردبیلی (1) فرستادم. لابد ایشان مطالبی را که از سراسر کشور مربوط به این نحو امور است عرض می‌کنند. لکن اینجانب به جنابعالی اطمینان می‌دهم که اکثر کسانی که متکفل این نحو امور هستند، و خصوصاً جناب ایشان از جان و دل کوشا در پیشبرد اهداف اسلام هستند و متعهد به اسلام و احکام حیاتبخش آن هستند. و امثال ایشان هیچ گاه میل ندارند بر خلاف احکام عمل کنند، لکن مسائلی را در جامعه اطلاع دارند که اینجانب و جنابعالی اطلاع نداریم، و در ترجیح فساد بر فساد دیگر و اهم بر مهم، ولو با برداشت خودشان از مشکلات جامعه و مشکلات بسیار ناگوار مسکن که گاهی موجب اتلاف نفوس محترمه و بالاتر از آن تبلیغ تبهکاران به ضد اسلام و احکام آن می‌شود و چهره اسلام را در سراسر دنیا مشوّه جلوه می‌دهد و نظایر آن با سطحی بسیار پایین‌تر در صدر اسلام، موجب عدم ابلاغ بعض احکام بسیار مهم مثل شرب خمر و تخفیف در بعضی، مثل ربا می‌شد. وای کاش کسانی که مطالب را سربسته به جنابعالی عرض می‌کردند و فقط طرف منفی آن را گوشزد می‌نمودند و موجب ناراحتی وجود محترم را فراهم می‌نمودند، به طرف دیگر قضایا توجه می‌کردند و طرف مثبت امور را به‌

  • عرض می‌رساندند تا با سنجش فقیهانه آن حضرت بسیاری از مطالب که به نظر آنها برخلاف است حل می‌شد. وای کاش طرز رفتار و افکار سرمایه داران بزرگ و نیز زمینخواران غیر مشروع و دارندگان آپارتمانهای بسیار، که بی‌تعهد به احکام اسلام به‌طور نامشروع به دست آورده‌اند و امروز با حساب دقیق، ملک طِلْق اسلام است که باید صرف مصالح اسلام و مسلمین شود و به مستمندان که با عسرت و ذلت به سر می‌برند باید رسیدگی شود، به سمع مبارک می‌رساندند تا معلوم شود چه مصیبتهایی بر اسلام و مسلمین می‌گذرد. اکثر قریب به تمامِ مساکنِ اجاره‌ای از این قشر است که با رسیدگی فقهی باید از آنها مصادره شود، و کم کسی است که معتقد به اسلام و متعهد به آن باشد و حاضر شود در سرمای زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان، یک عده زن و بچه بی‌پناه را برای سودجوییِ هرچه بیشتر از خانه بیرون براند و در معرض تلف اطفال آنان گذارد. آن قشر که این اعمال غیرانسانی را به اسم اسلام جلوه می‌دهند، آنها هستند که یا به اسلام عقیده ندارند، یا عمل به احکام نکرده‌اند، و با تشبث به اسلام و قانون می‌خواهند به اعمال فاسد خود ادامه دهند.
    من عرض نمی‌کنم که آنچه می‌گذرد و متصدیان خصوصاً روحانیون آگاه عمل می‌کنند صددرصد اسلامی است، لکن عرض می‌کنم آنطور نیست که به سمع مبارک رسانده و موجب رنجش خاطر شریف شده‌اند. و من خوف آن دارم که این خیرخواهان بی توجه، اسباب انحراف مزاج شریف را فراهم کنند و جمهوری اسلامی که باید از وجود پر فیض امثال جنابعالی بهره بگیرد، خدای نخواسته از آن کم بهره شود. از خداوند تعالی سلامت و سعادت وجود محترم را خواهانم. لابد آقای اردبیلی گوشه [ای‌] از گرفتاریها را به عرض می‌رسانند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
    روح الله الموسوی الخمینی










https://btid.org/fa/news/58881

مقاله از سایت رهروان ولایت:

حفظ جمهوری اسلامی مهم تر از جان امام عصر عجل الله فرجه!
نویسنده: مهدی شبان
22:37 - 1393/12/18
چکیده: حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر -ولو امام عصر باشد- اهميتش بيشتر است.
حفظ نظام واجب تر از جان امام زمان عجل الله فرجه

رهروان ولایت ـ امام خمینی ره در طول حیات خود در زمان های متعدد، بارها و بارها بر لزوم حفظ این انقلاب و نظام تأکید کرده اند؛ گاه از حفظ نظام تعبیر به اوجب واجبات نموده و گاه نیز با این بیان که حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر- ولو امام عصر باشد- اهميتش بيشتر است.

شاید این تعبیر امام برای بسیاری سنگین و سؤال برانگیز باشد که چگونه حفظ نظام ما از حفظ جان جانان امام زمان ارواحنا فداه مهم تراست؟!! اما اگر به کلام امام، کامل گوش دهیم خود پاسخ این سؤال را داده اند. گویا امام نیز می دانست این کلام برای برخی قابل هضم نیست. امام در اول فروردین ماه سال 1362 در بخشی از سخنان خود در جمع مسئولان نظام به این مهم اشاره کرده و می فرمایند:

«امروز ما مواجه با همه قدرت ها هستيم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ريزى مى ‏كنند؛ براى اينكه اين انقلاب را بشكنند و اين نهضت اسلامى و جمهورى اسلامى را شكست بدهند و نابود كنند. و اين يك تكليف الهى است براى همه كه اهمّ تكليف هايى است كه خدا دارد؛ يعنى، حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر- ولو امام عصر باشد- اهميتش بيشتر است؛ براى اينكه امام عصر هم خودش را فدا مى‏ كند براى اسلام. همه انبيا از صدر عالَم تا حالا كه آمدند، براى كلمه حق و براى دين خدا مجاهده كردند و خودشان را فدا كردند.

پيامبر اكرم آن همه مشقات را كشيد و اهل بيت معظم او آنهمه زحمات را متكفّل شدند و جانبازى‏ ها را كردند؛ همه براى حفظ اسلام است. اسلام يك وديعه الهى است پيش ملت ها كه اين وديعه الهى براى تربيت خود افراد و براى خدمت به خود افراد هست و حفظ اين بر همه كس واجب عينى است؛ يعنى، همه مكلف هستيم حفظ كنيم تا آن وقتى كه يك عده ‏اى قائم بشوند براى حفظ او، كه آن وقت تكليف از ديگران برداشته مى‏ شود.

امروز ايجاد اختلاف؛ هر اختلافى باشد، و كارهايى كه اختلاف‏ انگيز است؛ هر كارى باشد و با هر اسمى باشد، اين مضر به اسلام است و مضر به انقلاب است.»[1]

شاید عده ای ایراد کنند که این نظام، با نظام اسلامی که مد نظر معصومین علیهم السلام بوده فاصله دارد اشکالی که تازگی ندارد و بارها و بارها از طرف معاندین نظام و عده ای جاهل متأسفانه طرح می شود ما در این مختصر قصد نداریم بطور مفصل وارد پاسخ این شبهه و اشکال شویم. اما خوب است بدانیداین ایرادات نیز در همان اوایل انقلاب مطرح بود و امام نیز در وصیت نامه سیاسی-الهی خود ضمن تاکید بر حفظ نظام، در پاسخ به این افراد می فرمایند:

«اينجانب نصيحت متواضعانه برادرانه مى‏ كنم كه آقايان محترم تحت تأثير اينگونه شايعه سازي ها قرار نگيرند و براى خدا و حفظ اسلام اين جمهورى را تقويت نمايند. و بايد بدانند كه اگر اين جمهورى اسلامى شكست بخورد، به جاى آن يك رژيم اسلامى دلخواهِ بقية اللَّه -روحى فداه- يا مطيع امر شما آقايان تحقق نخواهد پيدا كرد، بلكه يك رژيم دلخواه يكى از دو قطب قدرت به حكومت مى ‏رسد و محرومان جهان، كه به اسلام و حكومت اسلامى رو آورده و دل باخته ‏اند، مأيوس مى ‏شوند و اسلام براى هميشه منزوى خواهد شد؛ و شماها روزى از كردار خود پشيمان مى ‏شويد كه كار گذشته و ديگر پشيمانى سودى ندارد. و شما آقايان اگر توقع داريد كه در يك شب همه امور بر طبق اسلام و احكام خداوند تعالى متحول شود يك اشتباه است، و در تمام طول تاريخ بشر چنين معجزه ‏اى روى نداده است و نخواهد داد. و آن روزى كه ان شاء اللَّه تعالى مصلح كل ظهور نمايد، گمان نكنيد كه يك معجزه شود و يك روزه عالم اصلاح شود؛ بلكه با كوشش ها و فداكاري ها ستمكاران سركوب و منزوى مى‏ شوند.»[2]

پی نوشت:
[1] . صحيفه امام؛ ج‏15؛ ص: 365
[2] . صحيفه امام؛ ج‏21؛ ص: 447
https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/21/page/447







https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/21/page/423

و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که عصر تهاجم ابرقدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی و در حقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و در عصرهای آینده، آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان و مستضعفان بنمایند؛ و گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفه‌ای است و مقام والایی، بلکه وظیفه سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار در جهان دیگر در پی دارد.




https://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh-imam-khomeini/vol/21/page/445

ع - وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی نماها که با انگیزه‌های مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت می‌کنند و وقت خود را وقف براندازی آن می‌نمایند و با مخالفان توطئه‌گر و بازیگران سیاسی کمک، و گاهی به طوری که نقل می‌شود با پولهای گزافی که از سرمایه داران بیخبر از خدا دریافت برای این مقصد می‌کنند کمکهای کلان می‌نمایند، آن است که شماها طرْفی از این غلطکاریها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر
جلد 21 - صفحه 446
آن است که اگر برای دنیا به این عمل دست زده‌اید - و خداوند نخواهد گذاشت که شما به مقصد شوم خود برسید - تا درِ توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم صدا شوید و از جمهوری اسلامی که با فداکاریهای ملت به دست آمده حمایت کنید، که خیر دنیا و آخرت در آن است.
گرچه گمان ندارم که موفق به توبه شوید.
و اما به آن دسته که از روی بعض اشتباهات یا بعض خطاها، چه عمدی و چه غیرعمدی، که از اشخاص مختلف یا گروهها صادر شده و مخالف با احکام اسلام بوده است با اصل جمهوری اسلامی و حکومت آن مخالفت شدید می‌کنند و برای خدا در براندازی آن فعالیت می‌نمایند و با تصور خودشان این جمهوری از رژیم سلطنتی بدتر یا مثل آن است، با نیت صادق در خلوات تفکر کنند و از روی انصاف مقایسه نمایند با حکومت و رژیم سابق. و باز توجه نمایند که در انقلابهای دنیا هرج و مرجها و غلطرویها و فرصت طلبیها غیرقابل اجتناب است و شما اگر توجه نمایید و گرفتاریهای این جمهوری را در نظر بگیرید - از قبیل توطئه‌ها و تبلیغات دروغین و حمله مسلحانه خارج مرز و داخل، و نفوذ غیر قابل اجتناب گروه‌هایی از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگانهای دولتی به قصد ناراضی کردن ملت از اسلام و حکومت اسلامی، و تازه کار بودن اکثر یا بسیاری از متصدیان امور و پخش شایعات دروغین از کسانی که از استفاده‌های کلان غیرمشروع بازمانده یا استفاده آنان کم شده، و کمبود چشمگیر قضات شرع و گرفتاریهای اقتصادی کمرشکن و اشکالات عظیم در تصفیه و تهذیب متصدیان چند میلیونی، و کمبود مردمان صالح کاردان و متخصص و دهها گرفتاری دیگر، که تا انسان وارد گود نباشد از آنها بیخبر است - و از طرفی اشخاص غرضمند سلطنت طلب سرمایه‌دار هنگفت که با رباخواری و سودجویی و با اخراج ارز و گرانفروشی به حد سرسام‌آور و قاچاق و احتکار، مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاکت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد می‌کشند،
جلد 21 - صفحه 447
نزد شما آقایان به شکایت و فریبکاری آمده و گاهی هم برای باور آوردن و خود را مسلمان خالص نشان دادن به عنوان «سهم» مبلغی می‌دهند و اشک تمساح می‌ریزند و شما را عصبانی کرده به مخالفت برمی‌انگیزانند، که بسیاری از آنان با استفاده‌های نامشروع، خون مردم را می‌مکند و اقتصاد کشور را به شکست می‌کشند.
اینجانب نصیحت متواضعانه برادرانه می‌کنم که آقایان محترم تحت تأثیر اینگونه شایعه سازیها قرار نگیرند و برای خدا و حفظ اسلام این جمهوری را تقویت نمایند. و باید بدانند که اگر این جمهوری اسلامی شکست بخورد، به جای آن یک رژیم اسلامی دلخواهِ بقیة الله - روحی فداه - یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا کرد، بلکه یک رژیم دلخواه یکی از دو قطب قدرت به حکومت می‌رسد و محرومان جهان، که به اسلام و حکومت اسلامی رو [ی‌] آورده و دل باخته‌اند، مأیوس می‌شوند و اسلام برای همیشه منزوی خواهد شد؛ و شماها روزی از کردار خود پشیمان می‌شوید که کار گذشته و دیگر پشیمانی سودی ندارد. و شما آقایان اگر توقع دارید که در یک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود یک اشتباه است، و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزه‌ای روی نداده است و نخواهد داد. و آن روزی که ان شاء الله تعالی مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که یک معجزه شود و یکروزه عالم اصلاح شود؛ بلکه با کوششها و فداکاریها ستمکاران سرکوب و منزوی می‌شوند. و اگر نظر شماها مثل نظر بعض عامیهای منحرف، آن است که برای ظهور آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر و ظلم کرد تا عالم را ظلم فراگیرد و مقدمات ظهور فراهم شود، فانّا للَّه و انّا الیه راجعون.






صحيفه نور (4/ 4)
تاريخ : 13/3/42
بيانات امام خمينى در مدرسه فيضيه در مورد نقشه هاىاسرائيل
اسرائيل براى غارت ايران در صدد شكستن موانع است .
بسم الله الرحمن الرحيم
الان عصر عاشورا است ...گاهى كه وقايع روز عاشورا را از نظر مى گذرانم اين سوال برايم پيش مى آيد كه اگر بنى اميه و دستگاه يزيد بن معاويه تنها با حسين سر جنگ داشتند آن رفتار وحشيانه و خلاف انسانى چه بود كه در روز عاشورا با زن هاى بى پناه و اطفال بى گناه مرتكب شدند؟!بچه هاى خردسال چه تقصيرى داشتند؟ زن ها چه تقصير داشتند؟بر نظرم مى گذرد كه آنهابا اساس سروكار داشتند. بنى هاشم را نمى خواستند، بنى اميه با بنى هاشم مخالفت داشتند، نمى خواستند شجره طيبه باشند. همين فكر امروز در سرزمين ايران به نظر مى رسد



صحيفه نور (4/ 10)
تاثرات ما زياد است ، نه اينكه امروز عاشوراست و زياد است (آن هم بايد باشد)لكن اين چيزى كه براى اين ملت دارد پيش مى آيد، اين چيزى كه درشرف تكوين است ، از آن ما تاثرمان زياد است ، مى ترسيم .



صحيفه نور (205/ 5)
شما يك اشتباه بزرگى داريد و آن اين است كه خيال مى كنيد كه حالا در زمان محمدرضا اگر يك دو تا اعلاميه بر ضدش داديد، مردم به شما علاقه پيدا كردند، حالا هم اگر چنانچه يك اعلاميه به ضد مثلا دولت بدهيد يا ملت بدهيد يا چيز بدهيد، مردم علاقه پيدا مى كنند. شما مقايسه اين دوتاتان غلط بوده است . من كه مى گويم ديد سياسى نداريد، براى اين است كه شما حالا براى اينكه خودتان را روى كار بياوريد (من مى دانم كه قضيه خدائى تو كار نيست ، نه من و نه تو، خداى تو كار نيست ، هر چه هست شيطان است ) خوب ، شما بياييد حسابتان را از اينهائى كه اعلام مقابله با اسلام در اطلاعيه شان كردند و كمونيست ها را دعوت كردند و آن كمونيست ها كه شما دشمن سر سخت شان هستيد و آمريكا هم دشمن سرسختش است شما حسابتان را بياييد جدا كنيد همين امروز، دير نشده است ،



صحيفه نور (255/ 2)
و عمده اين است كه هواهاى نفس از بين برود، انسان در طول عمر مبتلاى به اين هواى نفس است كه محتاج به رياضت است و من كه گوينده ام موفق نشدم به اين عمل و من اميدوارم كه ملت ايران و همه مسلمانان دنيا يك تحولى پيدا كنند در اين سال نو كه براى خدا كار كنند، براى سلطه خودشان نباشد، براى پيروزى خودشان نباشد، براى هواهاى نفسانى نباشد.



صحيفه نور (205/ 11)
منتها آنها اين تعبير فضيح شما را نكردند و من گفتم كه در تمام طول سلطنت رضا شاه و محمدرضا شاه سب به اسلام تو كار نبوده و جبهه ملى سب اسلام كرده است .



صحيفه نور (/ 4)
ما مى خواهيم تكليفمان ادا بشود، دنبال اين نيستيم كه يك منصبى به دست بياوريم ، شماها نيستيد. و ما مى دانيم كه از عهده شكر خدا نمى توانيم به در بياييم . من خودم را عرض مى كنم ، من شهادت مى دهم كه خودم تاكنون دو ركعت نماز براى خدا نخوانده ام ، هر چه بوده براى نفس بوده . دليلش هم اين است كه اگر چنانچه جنت و نارى نباشد، آيا ما باز همان طور مشغول مى شويم به دعا يا خير؟ دعاى ما آنى كه هست براى اين است كه خداى تبارك و تعالى به ما عنايت كند و به ما روزى كند بهشت را و محترز كند از جهنم . آنى كه عنايت آمال ماست همين است والا براى خدا آن وقت معلوم مى شود كه اگر كليد بهشت و جهنم را به شما بدهند و بگويند كه شما مختاريد و هيچ كس از شما به جهنم نمى رود، هيچ كس از شما هم از بهشت محروم نيست ، آن وقت آيا ما باز قيام مى كرديم به دفع شهوات ؟ قيام مى كرديم به خواندن نماز؟ اينها پيش خود ماست . من خودم مى دانم كه نيست اين جور، نيستم اين طور. اميدوارم كه خداوند به شما توفيق بدهد، اتكال به خدايتان زياد بشود و هر چى داريد از خداست و از خدا بخواهيد و من دعاگوى شما هستم ، در مواقعى كه وقت دعاست به شما دعا مى كنم و اميدوارم خداوند مستجاب كند.
والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 25/3/66






صحيفه نور (3/ 15)
تاريخ : 23/12/41
پيام امام خمينى به علماء اعلام و حجج اسلام
بسم الله الرحمن الرحيم
خدمت ذيشرافت حضرات علماى اعلام و حجج اسلام دامت بركاتهم
(اعظم الله تعالى اجوركم ) چنانچه اطلاع داريد دستگاه حاكمه مى خواهد با تمام كوشش به هدم احكام ضروريه اسلام قيام و به دنبال آن مطالبى است كه اسلام رابه خطر مى اندازد، لذا اين جانب عيد نوروز را به عنوان عزا و تسليت به امام عصر عجل الله تعالى فرجه جلوس مى كنم و به مرم اعلام خطر مى نمايم . مقتضى است حضرات آقايان نيز همين رويه را اتخاذ فرمايند تا ملت مسلمان از مصيبت هاى وارده بر اسلام و مسلمين اطلاع حاصل نمايند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : فروردين 42
بيانات امام خمينى در مورد وظايف عموم مسلمين براى صيانت اسلام









کتابخانه » صحیفه امام خمینی » جلد 1 » صفحات 145

اعلامیه مشترک امام خمینی و مراجع (شرکت زنان در انتخابات)
جلد 1 - صفحه 145
اعلامیه مشترک
زمان: اسفند 1341 / شوال 1382 (1)
مکان: قم
موضوع: اعلامیه مشترک مراجع و علمای قم - قانونی نبودن طرح «شرکت زنان درانتخابات
مخاطب: ملت ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
و لا حول ولا قوة إلّا بالله العلیّ العظیم‌
چون دولت آقای عَلم با شتابزدگی عجیبی، بدون تفکر در اصول قانون اساسی و در لوازم مطالبی که اظهار کرده‌اند، زنها را در انتخاب شدن و انتخاب کردن به صورت تصویبنامه حق دخالت داده، لازم شد به ملت مسلمان تذکراتی داده شود که بدانند مسلمین ایران در چه شرایطی و با چه دولتهایی ادامه زندگی می‌دهند. لهذا توجه عمومی را به مطالب ذیل جلب می‌نماید:
1- آقای وزیر کشور در طرحی که تقدیم آقای نخست وزیر کرده‌اند می‌نویسند: «به طوری که استحضار دارند در مقدمه قانون اساسی صریحاً مقرر است که هر یک از افراد اهالی مملکت در تصویب و نظارت امور عمومی، محق و سهیم می‌باشند. و به موجب اصل دوم قانون اساسی، مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی مملکت ایران است که در امور معاش و سیاسی وطن خود مشارکت دارند. بنابراین محروم ماندن طبقه نسوان از شرکت در انتخابات، نه تنها در قانون اساسی و متمم آن مجوزی ندارد بلکه با توجه به جمله «افراد اهالی مملکت» در مقدمه قانون اساسی و با توجه به جمله «قاطبه اهالی مملکت» مذکور در اصل دوم، مغایر آن نیز می‌باشد. و هیأت دولت تصویب نموده‌اند که بند اول ماده دهم و بند دوم ماده سیزدهم قانون انتخابات مجلس شورا، و
(1)- این بیانیه به «اعلامیه 9 امضایی» مشهور شد. تاریخ انتشار بیانیه در کتاب هفت هزار روز، ج 1، ص 126، روز 28/11/41 درج شده است.
جلد 1 - صفحه 146
همچنین قید کلمه «ذکور» از ماده ششم و ماده نهم قانون انتخابات مجلس سنا حذف شود. و وزارت کشور را مکلف کرده‌اند که پس از افتتاح مجلسین، مجوز قانونی این تصویبنامه را تحصیل نماید». لازم است اشکالاتی که به این چند جمله است بیان شود:
الف- اگر سهیم بودن زنها در انتخابات، به طوری که آقای وزیر کشور مدعی است و از هیأت دولت نیز ظاهر می‌شود، موافق قانون اساسی است، تصویب هیأت دولت بیمورد است؛ و درست مثل آن است که شرکت مردان را در انتخابات تصویب کند. و اگر تصویب صحیح است، معلوم می‌شود به نظر هیأت دولت شرکت نسوان مخالف قانون اساسی است.
ب- اگر سهیم نبودن زنها به عقیده آنها مغایر قانون اساسی است، مکلف کردن هیأت دولت، آقای وزیر کشور را که پس از افتتاح مجلسین مجوز قانونی تصویبنامه را تحصیل نماید، بی اساس است. و اگر مجوز قانونی می‌خواهد، معلوم می‌شود به نظر دولت شرکت زنها مغایر قانون اساسی است. آیا بهتر نبود که هیأت دولت با قدری فکر و تأمل تصویبنامه صادر می‌کرد که این تناقض گوییهای واضح رخ ندهد؟
2- مقدمه قانون اساسی غیر قانون اساسی است بلکه کلام شاه وقت است و رسمیت قانونی ندارد. و آقای وزیر کشور آن را بدون تأمل، یا برای اغفال، مورد استدلال قرار داده‌اند. لکن بهتر بود تا آخر این مقدمه را مطالعه کنند که واضح شود نسوان حق مداخله در انتخابات ندارند. زیرا در همان مقدمه است: «اینک که مجلس شورای ملی بر طبق نیات مقدسه ما افتتاح شده است»؛ پس اگر شرکت نسوان منظور بوده چطور ممکن است مجلس را بدون شرکت زنها «بر طبق نیات مقدسه» افتتاح نمایند؟ این عبارت صریح است به اینکه دوره اول مجلس طبق نیات شاه بوده، و زنها در آن شرکت نداشته‌اند. پس معلوم می‌شود که برای زنان حق نبوده است.
3- از بیان سابق معلوم می‌شود مراد از «قاطبه اهالی مملکت»، که در اصل دوم است، آن نیست که هیأت وزیران فهمیده‌اند بلکه مراد آن است که وکیل تهران وکیل همه ملت است، و وکیل قم نیز وکیل همه ملت است، نه وکیل حوزه انتخابیه خود. چنانچه در اصل‌
جلد 1 - صفحه 147
سی‌ام متمم قانون اساسی به آن تصریح شده است. و دلیل بر این مدعا آنکه بیشتر از ده طبقه حق رأی ندارند، با آنکه جزء قاطبه اهالی مملکت هستند. پس باید تصدیق کنند که یا محروم کردن این طبقاتْ مخالف قانون اساسی است، و یا شرکت نسوان مخالف است.
4- فرضاً که در تفسیر این اصل خلافی باشد، به موجب اصل بیست و هفتم از متمم قانون اساسی، شرح و تفسیر قوانین از مختصات مجلس شورای ملی است و آقایان وزرا حق تفسیر ندارند.
5- به نظر هیأت دولت که طایفه نسوان و سایر محرومین به موجب قانون اساسی حق شرکت در انتخابات دارند، از صدر مشروطیت تاکنون تمام دوره‌های مجلس شورا برخلاف قانون اساسی تشکیل شده و قانونیت نداشته است، زیرا که طایفه نسوان و بیش از ده طبقه دیگر در قانون انتخابات از دخالت محروم شده‌اند؛ و این مخالف با قانون اساسی بوده است! در این صورت مفاسد بسیاری لازم می‌آید که ذیلاً تشریح می‌شود:
الف- کلیه قوانین جاریه در مملکت، از اول مشروطه تاکنون، لغو و بی‌اثر بوده و باید باطل و غیرقانونی اعلام شود.
ب- مجالس مؤسسان که تشکیل شده، به نظر دولت آقای عَلم، خلاف قانون اساسی و لغو و بی‌اثر بوده؛ و این دعوی بر حسب قانون جرم است، و گوینده آن باید تعقیب شود.
ج- دولت آقای عَلم و جمیع دولتهایی که از صدر مشروطیت تاکنون تشکیل شده است غیرقانونی است. و دولت غیرقانونی حق صدور تصویبنامه و غیره را ندارد بلکه دخالت کردن آن در امر مملکت و خزینه کشور، جرم و موجب تعقیب است.
د- کلیه قراردادها با دوَل خارجه، از قبیل قرارداد نفت و غیر آن، به نظر دولت آقای عَلم، لغو و باطل و بی‌اثر است و باید به ملت اعلام شود.
6- حذف بند اول ماده دهم و بند دوم ماده سیزدهم قانون انتخابات مجلس شورای ملی، مصوب شوال 1329 هجری قمری، و حذف قید کلمه «ذکور» از ماده ششم و نهم قانون انتخابات مجلس سنا، مصوب 14 اردیبهشت 1339، که به استناد مقدمه قانون اساسی و اصل دوم است، غیرقانونی است و برای دولت چنین حقی نیست؛ زیرا مستندْ چنانچه‌
جلد 1 - صفحه 148
گفته شد باطل است. به علاوه از برای دولت نیز حق ابطال قانون مصوب در مجلس شورای ملی نیست. و به نص اصل بیست و هشتم متمم قانون اساسی، قوه مجریه از قوه مقننه همیشه ممتاز و منفصل خواهد بود.
آنچه مذکور شد جنبه‌های قانونی تصویبنامه غیرقانونی است. این تصویبنامه با اصل دوم و اصل بیست و هفتم متمم قانون اساسی نیز مخالف است.
روحانیت، با هر فشار و مضیقه و اهانتی که دولت بر آن وارد کرده و درصدد وارد کردن است، تکلیف دینی و وجدانی خود را در این تشخیص داده که مصالح و مفاسد را به دولتها و به جامعه مسلمین گوشزد کند؛ و از نصیحت مشفقانه به زمامداران و اولیای امور خودداری نکند؛ و آنچه را برای این ملت بدبخت ضعیف گرسنه بناست پیشامد کند، و آثار و نشانه آن یکی بعد از دیگری نمایان می‌شود، به جامعه بشر برساند. با این اختناق جانفرسای مطبوعات و سختگیری دستگاه انتظامی، که حتی برای طبع یک ورقه مشتمل بر نصیحت و راهنمایی یا پخش آن اشخاصی به حبس کشیده و مورد اهانت و شکنجه واقع می‌شوند، روحانیت ملاحظه می‌کند که دولت مذهب رسمی کشور را ملعبه خود قرار داده، و در کنفرانسها اجازه می‌دهد که گفته شود قدمهایی برای تساوی حقوق زن و مرد برداشته شده. در صورتی که هرکس به تساوی حقوق زن در ارث و طلاق و مثل اینها، که جزء احکام ضروری اسلام است، معتقد باشد و لغو نماید، اسلام تکلیفش را تعیین کرده است.
روحانیت می‌بیند که پایه‌های اقتصادی این مملکت در شرف فروریختن است؛ و بازار این کشور در حکم سقوط است. چنانکه از پرونده‌های مربوط به سفته‌های بی‌محل، که هر روز بر قطرش افزوده می‌شود، این مطلب واضح می‌شود. و همین طور امر زراعت این کشور در معرض سقوط است. به دلیل اینکه در این مملکت، که باید هر استانش زراعت مورد احتیاج تمام مملکت را بدهد، هر چند وقت به عنوان احتمال خشکسالی یا به عنوان دیگری تصویبنامه وارد کردن گندم صادر می‌کنند. بلکه چنانچه گفته می‌شود، اخیراً به صورت آرد می‌آورند که آسیاهای ایران نیز از کار بیفتد. با این‌
جلد 1 - صفحه 149
وضع رقتبار به جای آنکه دولت درصدد چاره برآید، سر خود و مردم را گرم می‌کند به امثال دخالت زنان در انتخابات، یا اعطای حق زنها، یا وارد نمودن نیمی از جمعیت ایران را در جامعه. و نظایر این تعبیرات فریبنده، که جز بدبختی و فساد و فحشا چیز دیگری همراه ندارد. آقایان نمی‌دانند که اسلام مراعات بانوان را در تمام جهت بیش از هرکس نموده؛ و احترام به حیثیت اجتماعی و اخلاقی آنها موجب شده است که از این نحو اختلاطِ مخالف با عفت و تقوای زن جلوگیری کند؛ نه آنکه خدای نخواسته آنان را مانند محجورین (1) و محکومین قرار داده. مگر فقط علامت عدم محجوریت آن است که در این مجلسها وارد شوند؟! اگر چنین است، باید اولْ نظام برّی و بحری، و صاحب منصبان و اجزای امنیه و نظمیه (2)، و شاهزادگان بلافصل، و اشخاصی که کمتر از بیست سال دارند، از محجورین و محکومین باشند!
روحانیون تمام این پیشامدها را که اکنون می‌بینید و بعد خواهید دید پیش بینی کرده بودند، و با صراحت در اعلامیه‌های دو- سه ماه قبل ذکر نموده‌اند؛ و حالا نیز خطرهای بالاتر و بیشتری را اعلام می‌کنند، و از عواقب امر این جهشهای خلاف شرع و قانون اساسی بر این مملکت و استقلال و اقتصاد و تمام حیثیات آن می‌ترسند؛ و وظیفه خطیر خود را در این شرایط، که همه ملت می‌دانند و می‌بینند، ادا می‌کنند و با صراحت می‌گویند تصویبنامه اخیر دولت راجع به شرکت نسوان در انتخابات از نظر شرع بی‌اعتبار و از نظر قانون اساسی لغو است. و با اختناق مطبوعات و فشارهای قوای انتظامی و جلوگیری از طبع و نشر امثال این نصایح و حقایق، اقدام به نشر آن به مقدار مقدور می‌کنند تا دولتها نگویند ما تصویبنامه صادر کردیم و علما مخالفت نکردند. و به خواست خداوند متعال در موقع خود اقدام برای جلوگیری می‌کنند.
ملت ایران نیز با این نحو تصویبنامه‌ها مخالف است؛ به دلیل آنکه در دو- سه ماه قبل‌
(1)- محجور، کسی که به واسطه سفاهت و کم خردی از تصرف در مال خود (و امور مشابه) منع شده باشد.
(2)- ژاندارمری و شهربانی.
جلد 1 - صفحه 150
که فشار و ارعاب قدری کمتر بود، تبعیت خودشان را از علمای اسلام به وسیله تلگرافات و مکاتیب و طومارها از اطراف و اکناف ایران اعلام نموده، و لغو تصویب نامه غیرقانونی دولت را راجع به انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی خواستار شدند. و دولت نیز قبول درخواست ملت را کرده و احاله به مجلس نمود. اینک که به وسیله حبس و زجر و اهانت به طبقات مختلفه ملت - از روحانیین و متدینین - تسلط خود را بر ملت احراز نموده، بدون اعتنا به قوانین اسلام و قانون اساسی و قانون انتخابات، دست به کارهایی زده که عاقبت آن برای اسلام و مسلمین خطرناک و وحشت آور است. خداوند ان شاء الله دولتهای ما را از خواب غفلت بیدار کند، و بر ملت مسلمان و مملکت اسلام ترحم فرماید.
أَللَّهُمَّ إِنَّا نَشکُو إِلَیکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا - صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ و آلهِ - و غَیبَةَ وَلیِّنَا و کَثرَةَ عَدُوِّنَا و قِلَّةَ عَدَدِنَا و شِدَّةَ الفِتَنِ بِنَا و تَظَاهُرَالزَّمَانِ عَلَینَا. فَصَلِّ عَلی‌ مُحَمَّدٍ و آلِهِ، و أَعِنَّا عَلی‌ ذَلِکَ بِفَتْحٍ مِنکَ تُعَجِّلُهُ و بِضُرٍّ تَکْشِفُهُ و نَصرٍ تُعِزُّهُ و سُلطانِ حقٍّ تُظهِرُهُ‌. (1) فإنَّا للَّهِ و إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ.
مرتضی الحسینی اللنگرودی، احمد حسینی الزنجانی، محمدحسین طباطبائی، محمد الموسوی الیزدی، محمدرضا الموسوی الگلپایگانی، سید کاظم شریعتمداری، روح الله الموسوی الخمینی، هاشم الآملی، مرتضی الحائری.
(1)- «خدایا به تو شکایت می‌بریم از فقدان پیامبرمان - درود بر او و آل او باد - و غیبت ولیّ‌مان، و از زیادی دشمن و کمی تعدادمان، و از شدت فتنه‌های وارد به ما و بازیهای روزگار بر ما. پس بر محمد و آل او درود فرست و ما را بر این (مصیبتها) به پیروزی عاجل و برطرف کردن ناراحتیها و یاری عزت بخش و سلطه بارز حقانیت یاری فرما» (از فقرات دعای افتتاح).






کتابخانه » صحیفه امام خمینی » جلد 1 » صفحات 153

پیام به ملت ایران (اعتراض به زیر پا گذاشتن احکام اسلام)
جلد 1 - صفحه 153
پیام
زمان: 22 اسفند 1341 / 16 شوال 1382
مکان: قم
موضوع: اعتراض به زیر پاگذاشتن احکام ضروری اسلام و قرآن
مخاطب: ملت مسلمان ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا للَّهِ و إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ
دستگاه حاکمه ایران به احکام مقدسه اسلام تجاوز کرد، و به احکام مسلمه قرآن قصد تجاوز دارد. نوامیس مسلمین در شُرُفِ هتک است. و دستگاه جابره با تصویبنامه‌های خلاف شرع و قانون اساسی می‌خواهد زنهای عفیف را ننگین و ملت ایران را سرافکنده کند.
دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند. یعنی احکام ضروریه اسلام و قرآن کریم را زیر پا بگذارد، یعنی دخترهای هجده ساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانه‌ها بکشد، یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد.
هدف اجانب قرآن و روحانیت است. دستهای ناپاک اجانب با دست این قبیل دولتها قصد دارد قرآن را از میان بردارد، و روحانیت را پایمال کند. ما باید به نفع یهود، امریکا، و فلسطین هتک شویم، به زندان برویم، معدوم گردیم، فدای اغراض شُوم اجانب شویم.
آنها اسلام و روحانیت را برای اجرای مقاصد خود مضر و مانع می‌دانند. این سد باید به دست دولتهای مستبد شکسته شود. موجودیت دستگاهْ رهین شکستن این سد است. قرآن و روحانیت باید سرکوب شود. من این عید را برای جامعه مسلمین عزا اعلام می‌کنم، تا مسلمین را از خطرهایی که برای قرآن و مملکت قرآن در پیش است آگاه کنم.
من به دستگاه جابره اعلام خطر می‌کنم. من به خدای تعالی، از انقلاب سیاه و انقلاب‌
جلد 1 - صفحه 154
از پایین نگران هستم. دستگاهها با سوء تدبیر و با سوء نیت گویی مقدمات آن را فراهم می‌کنند. من چاره در این می‌بینم که این دولت مستبد به جرم تخلف از احکام اسلام و تجاوز به قانون اساسی کنار برود؛ و دولتی که پایبند به احکام اسلام و غمخوار ملت ایران باشد بیاید.
بارالها! من تکلیف فعلی خود را ادا کردم؛ الّلهُمَّ قَد بَلَّغتُ (1). و اگر زنده ماندم تکلیف بعدی خود را به خواست خداوند ادا خواهم کرد. خداوندا! قرآن کریم و ناموس مسلمین را از شرّ اجانب نجات بده.
روح الله الموسوی الخمینی
(1)- خداوندا! ابلاغ کردم.






کتابخانه » صحیفه امام خمینی » جلد 1 » صفحات 335

اعلامیه مشترک آیات عظام به مناسبت سالگرد قیام 15 خرداد
جلد 1 - صفحه 335
اعلامیه مشترک
زمان: 15 خرداد 1343 / 24 محرّم 1384
مکان: قم
موضوع: اعلامیه مشترک آیات عظام به مناسبت سالگرد قیام 15 خرداد
مخاطب: علما و روحانیون و دیگر قشرهای ملت مسلمان ایران
بسم الله الرحمن الرحیم
انَّا للَّهِ و انَّا الَیهِ رَاجِعُونَ.
و سَیَعلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ (1).
یک سال از فاجعه خونین 12 محرّم 83 (15 خرداد 1342) گذشت. یک سال از مرگ فجیع عزیزان ملت سپری شد. یک سال از بی‌خانمان شدن و بی‌سرپرست شدن یتیمان بی‌پدر و زنهای بی‌شوهر و مادران داغدیده گذشت. واقعه 15 خرداد ننگ بزرگی برای هیأت حاکمه به بار آورد. این واقعه فراموش شدنی نیست. تاریخ آن را ضبط کرد. آیا ملت مسلمان چه جرمی مرتکب شده بود؟ زنها و اطفال صغیر چه گناهی کرده