مت (اردو، لاهور، 1935م.)
55. وسیلة النجاة، رساله عملیه (عربى، نجف، 1341 ق.)
56. محاضرات که قدیمترین اثر اوست و حاوى سه فصل با عناوین زیر است:
فلسفه ضرورت دین، سرِّ طبیعى تجدد ادیان و ناموس عقلى خاتمیت دین اسلام.
57. المُثُل العلیاء (عربى، نجف، 1965م).
58. الوحدة الاسلامیة اوْ التقریب بین مذاهب المسلمین (عربى، نجف 1961م).
59. ابن سینا خالد بآثاره و خصاله (عربى، نجف، 1952م).
60. الفیلسوف الکندى خالد بفلسفته (عربى، نجف، 1962 م.)
61. الاعداد الرّوحى للجهاد الاسلامى فى فلسطین (عربى، نجف، 1967م).
62. جامع المسائل فى الفقه (عربى، نجف، 1376 ق).
63. مسائل شرعیه (فارسى، نجف، 1377ق).
64. تاریخ القرآن (عربى، قاهره).
65. یگانگى اسلام، ترجمه کتاب الوحده الاسلامیه او التقریب بین مذاهب المسلمین.
66. رسالة فى توثیق عمر بن حنظله.
67. نظرة فى النظریة النسبیه لآینشتاین.
68. خطبه النّاریة.
69. الجواب عن اسئلة دولت بندت رام الهندوسى.
70. عصمة الانبیاء و الائمة.
71. فقه الاسلام.
72. شرح الایساغوجى.
رحلت
سرانجام رادمرد منادى وحدت و همبستگى مسلمین، بر اثر کسالت و سوء تغذیه، در شب چهارشنبه، نیم ساعت بعد از اذان مغرب، در تاریخ 17 جمادى الثانى سال 1388ق. برابر با 18 شهریور ماه 1347ش. در شهر مقدّس نجف اشرف دیده از جهان فرو بست و روح پاکش به ملکوت اعلى پیوست. پیکر پاکش در مدرسه حاج محمّدتقى اتّفاق تبریزى، تغسیل و تکفین گردید و صبح روز چهارشنبه با حضور مراجع تقلید و طلاّب علوم اسلامى، سفیران و نمایندگان کشورهاى اسلامى از قبیل ایران و پاکستان و نماینده رئیس جمهور عراق، تشییع و پس از اقامه نماز میّت به امامت شاگرد فاضلش، آیت الله سیّد ابوالقاسم خویى(رحمه الله) در مقبره آیت الله آقا سیّد محمود امام جمعه زنجانى در آرامگاه ابدى آرمید.
با انتشار خبر رحلت این عالم وارسته، رادیوهاى کشورهاى ایران، عراق، شوروى، پاکستان، عربستان و انگستان در مورد شخصیت علمى وى به پخش گزارش پرداختند و حوزه علمیه نجف اشرف قریب به یک ماه درس هاى خود را تعطیل کرد.
به پاس تجلیل از خدمات علمى، فرهنگى، سیاسى و اجتماعى وى، مجالس یادبودى در شهرهاى نجف اشرف، تهران، اردبیل، ابهر، هیدج، صائین قلعه، خرّم دره، ابهر و زنجان برگزار گردید و سخنرانان در فضائل وى به ایراد سخنرانى پرداختند.
[1]. نام وى در برخى منابع با عبارت «زنجانى نجفى» و «زنجانى غروى» ذکر شده است.
[2]. تاریخ زنجان، سیّد ابراهیم زنجانى، ص 374.
[3]. صفحة من رحلة الامام الزّنجانى و خطبة فى الاقطار العربیة، محمّدعلى داغر، ص 236.
[4]. گروهى از شرح حال نگاران، ولادت وى را سال 1300 و 1303ق. ثبت کردهاند.
[5]. دهى که در جنوب غربى زنجان واقع شده است.
[6]. الاعلام زِرکلى و مصادر الدراسة الادبیة، محل ولادت وى را نجف اشرف ذکر کردهاندامّا خودش، نوشته کتاب تاریخ زنجان را تأیید نموده است.
[7]. آیت الله آخوند ملاّ قربان على مجتهد زنجانى، معروف به «حجت الاسلام» از عالمان بزرگ سده 14 هجرى قمرى در نجف اشرف بود. وى از شاگردان برجسته شیخ مرتضى انصارى و شیخ راضى نجفى بود. او بعد از رحلت آیت الله میرزا محمّدحسن شیرازى به مرجعیّت رسید و گروهى از شیعیان در مسائل شرعى از وى تقلید کردند. سرانجام این فقیه وارسته در سال 1328ق. در فتنه مشروطه ایران در کاظمین مسموم گردید و جان به جان آفرین تسلیم کرد. (علماى نامدار زنجان، ص 17ـ16)
[8]. نویسنده عرفا و حکماى استان زنجان، وى را میرزا ابراهیم حکمى یاد کرده است.
[9]. تاریخ زنجان، ص 375.
[10]. معروف به شیخ على شوارق بوده و ریاست تدریس علوم معقول در تهران به وى منتهى گردیده است. (منتخب معجم الحکما، ص 112تاریخ حکما و عرفا، به نقل از نقباءالبشر، ص 299).
[11]. از بزرگان فلاسفه ایران زمین بود و در شعر، «صهباء» تخلص مى کرد. وى در سال 1241ق. به دنیا آمد و مقدّمات را در قمشه گذراند و آنگاه حکمت و عرفان را نزد استادانى همچون ملاّ محمّد جعفر بن محمّدصادق لاهیجى، میرزا حسن بن آخوند ملاّعلى نورى و آقا سیّد رضى مازندرانى آموخت و خود به تدریس معقولات پرداخت. وى در سال 1306ق. درگذشت و آثار ارزشمند و شاگردان فاضلى از خویش به یادگار گذاشت (تاریخ حکما و عرفا، ص 262ـ319).
[12]. بازیگران سیاست، ابوالحسن احتشامى، ص 162عرفا و حکماى استان زنجان، على نیرومند (محقّق) ص271ـ272.
[13]. بازیگران سیاست، ص 162.
[14]. صفحة من رحلة الامام الزنجانى...، ص 239.
[15]. همان، ص 24.
[16]. موسوعة طبقات الفقهاء، جعفر سبحانى، ج 1، ص 367.
[17]. به نقل از آیت الله سیّد موسى شبیرى زنجانى.
[18]. تاریخ زنجان، ص 377.
[19]. گفت و گو با آیت الله سیّد موسى شبیرى زنجانى، تاریخ زنجان، ص 376.
[20]. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 1، ص 367، تاریخ زنجان، ص 376.
[21]. محمّد بن مصطفى بن محمّد بن عبدالمنعم المراغى، معروف به «محمّد مصطفى» از مفسّران معروف مصرى و از شاگردان شیخ محمّد عبده مىباشد. وى از دعوت کنندگان به وحدت اسلامى بود و در سال 1928م. تولیت دانشگاه الازهر را عهدهدار گردید و در سال 1364ق. درگذشت. (الاعلام زرکلى، ج 7، ص 130)
[22]. یگانگى اسلام، ص 37ـ38.
[23]. همان، ص 54ـ57.
[24]. همان، ص 59 ـ 60.
[25]. بقره، آیه 61.
[26]. مجادله، آیه 21.
[27]. یگانگى اسلام، ص 61ـ62.
[28]. همان، ص 66ـ67.
[29]. صفحة من رحلة الامام الزنجانى، ص 234.
[30]. الفهرست لمشاهیر علماء زنجان، شیخ موسى زنجانى، ص 74.
[31]. تاریخ زنجان، ص 373.
[32]. بازیگران سیاست، ص 193ـ194.
[33]. الاعلام زِرکلى، ج 4، ص 56الفهرست لمشاهیر علماء زنجان، ص 74.
[34]. الفهرست لمشاهیر علماء زنجان، ص 74، عرفاء و حکماء استان زنجان، ص 272.
[35]. الاعلام زِرکلى، ج 4، ص 56الفهرست لمشاهیر علماء زنجان، ص 74.
بدون نظر