الشیخ الحسین بن علي بن الحسین الحلي(1309 - 1394 هـ = 1892 - 1974 م)
الشیخ الحسین بن علي بن الحسین الحلي(1309 - 1394 هـ = 1892 - 1974 م)حسین حلی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
حسین حلی
اطلاعات شخصی
نام کامل حسین حلی
لقب آیتاللهالعظمی
زاده ۱۲۷۰ هجری شمسی
نجف، عراق
درگذشته ۱۳۵۳ هجری شمسی
مدفن نجف
محل زندگی نجف، کربلا
منصب مرجع تقلید
محل تحصیل نجف
اطلاعات آموزشی
استادان محمدحسین نائینی
سید ابوالحسن اصفهانی
آقا ضیاءالدین عراقی
شاگردان سید علی سیستانی
سید تقی طباطبایی قمی
سید محمدسعید حکیم
قربانعلی محقق کابلی
محمدآصف محسنی
مسلم ملکوتی
تألیفات تالیفات متعدد فقهی
حسین حلی ( ۱۲۷۰ _ ۱۳۵۳) از فقهای به نام شیعه بود، که علیرغم منزلت بالای فقهی و اصولی، از عهدهداری مرجعیت دوری گزیده بود.[۱][۲][۳]
زندگینامه
حسین حلی در سال ۱۲۷۰ هجری شمسی در نجف به دنیا آمد. وی اهل عیفار (منطقهای در عراق، در نزدیکی حله) و از طایفه طفیل بود. پدرش، علی بن حسین حلی (متوفی ۱۳۴۴ هجری قمری) عالمی پرهیزکار بود که در جوانی حله را ترک کرده، در نجف سکونت گزید. حسن حلی برادر شاعر و فاضل وی در جوانی بر اثر بیماری درگذشت.[۲][۴]
حسین حلی از کودکی به تحصیل علوم حوزوی روی آورد و پس از طی دوره مقدمات، به تحصیل در دوره سطوح عالی مشغول شد. از استادان اون میتوان به مراجع بزرگ میرزا محمدحسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی اشاره کرد. او از شاگردان برجسته و نزدیک به میرزا محمدحسین نائینی بود که مدتی طولانی در جلسات درس وی حضور داشت.[۵]
وی فردی دقیق، مسلط بر مبانی فقهی و اصولی گوناگون و خوشبیان بود و بسیار عمیق و محققانه و به شکل دستهبندی شده و منظم تدریس میکرد. او را پرهیزکار، خوشخلق و متواضع توصیف کرده و گفتهاند که از ریاست و زعامت دوری میجست. از شاگردان مطرح وی میتوان به سید علی سیستانی، سید تقی طباطبایی قمی، سید محمدسعید حکیم، قربانعلی محقق کابلی، محمدآصف محسنی و مسلم ملکوتی اشاره کرد.
شماری از شاگردان وی تقریرات درسهای فقه و اصول او را تنظیم کردهاند، که مهمترین آنها کتاب «دلیل عروة الوثقی» از حسن سعید طهرانی و کتاب «بحوث فقهیه» از سید عزالدین بحرالعلوم است.[۲]
تالیفات
وی تالیفات متعددی بر جای گذاشته است که عمدتاً به زبان عربی نوشته شدهاست. در زیر عناوین تعدادی از تالیفات وی آمدهاست:[۲][۶]
الاجتهاد والتقلید
شرح عروةالوثقی (الطهاره)
شرح عروةالوثقی (الاجاره)
شرح المکاسب / شروطالعوضین
شرح المکاسب / المعاطاة
صلاة المسافر (بحث میرزای نائینی)
قاعدة لاتعاد (بحث نائینی)
قاعدة لاضرر
کتاب الصلاة (بحث نائینی)
تقریرات خارج الاصول (بحث سید اصفهانی در شرح کفایةالاصول)
تقریرات خارجالاصول (بحث میرزای نائینی)
حاشیه علی اجود التقریرات (سید ابوالقاسم خویی)
حاشیه علیالفوائد الاصولیه (شیخ محمدعلی کاظمی)
تقریرات خارج اصول (بحث محقق عراقی)
رسالة فی تعریف علمالاصول
مباحث اصولیه متفرقه
شاگردان
برخی از شاگردان مطرح وی در حوزههای علمیه به شرح زیر هستند.[۲]
سید علی سیستانی
سید تقی طباطبایی قمی
نصرالله شاه آبادی
سید محمدسعید حکیم
قربانعلی محقق کابلی
محمدآصف محسنی
مسلم ملکوتی
عباس محفوظی
محمدمهدی موسوی بجنوردی
محمد مفتیالشیعه
سید رضی شیرازی
سید محمدمهدی موسوی خلخالی
سید محمدحسین حسینی طهرانی
عباس مدرسی یزدی
فخرالدین موسوی ننهکرانی
محمدباقر محمودی
محمدعلی العمری
عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی
محمدمهدی آصفی
موسی زین العابدینی مرندی
جلالالدین فقیه ایمانی
حسن سعید طهرانی
سید محمد رضا کشفی
منابع
آیتالله العظمی شیخ حسین حلی
حیات علمی آیتالله شیخ حسین حلی رحمه الله
«الشیخ حسین الحلی». بایگانیشده از اصلی در ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۷. دریافتشده در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۹.
آیتالله شیخ حسین حلی مرد علم و عمل
الشیخ الجلیل والعالم والفقیه والادیب والشاعر حسین الحلی
فهرست کتاب - عنوان پدیدآورنده "حلی، حسین"
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «حسین الحلی». در دانشنامهٔ ویکیپدیای عربی، بازبینیشده در ۱۴ فروردین ۱۳۹۶.
ردهها:
اسلامگرایان اهل ایراناهالی نجفدرگذشتگان ۱۳۵۳درگذشتگان ۱۳۹۴ (قمری)درگذشتگان ۱۹۷۴ (میلادی)مراجع تقلید درگذشتهزادگان ۱۲۷۰زادگان ۱۳۰۹ (قمری)زادگان ۱۸۹۱ (میلادی)عالمان شیعهنویسندگان متون دینی
از نرم افزار جامع اصول نور:
شيخ حسين حلى فرزند شيخ على
يكى از علماى معاصر است.
زندگينامه
شيخ حسين حلى ساكن نجف اشرف است. وى بعد از گذراندن مقدمات و سطح، مدت مديدى در درس ميرزا محمد حسين نائينى حاضر شد و به رغم شايستگى زعامت دينى، وقت خود را به تدريس و تربيت علما اختصاص داد و در اين كار بسيار موفق بود.
تقريرات درس ايشان را شاگردانش انتشار دادهاند؛ مانند بحوث فقهية تأليف عز الدين بحر العلوم. ايشان با داشتن همه شرايط لازم براى مرجعيت و نشر رساله و حتى با اصرار فضلاء و اساتيد حوزههاى علميه حاضر به نشر رساله خود نشدند و تا آخر عمر از پذيرش آن شانه خالى كردند.
منابع
- تاريخ فقه و فقها: دكتر ابو القاسم گرجى، ص 293- ادوار فقه و كيفيت بيان آن: محمد ابراهيم جناتى شاهرودى، ص 497- نقباء البشر: ص 603- 1309
اصول الفقه
معرّفى اجمالى
« اصول الفقه»، به زبان عربى، اثر آية الله شيخ حسين حلّى، شرح و تعليقه بر كتاب« اجود التقريرات» مرحوم نايينى است كه توسط مرحوم خويى تقرير شده است.
ساختار
مطالب كتاب، در 12 جلد به شكل زير تنظيم شده است:
جلد اول، از« مرتبه علم اصول» تا آخر بحث« تعبدى و توصلى» است؛
جلد دوم، از« واجب مطلق و مشروط» تا بحث« تعلق اوامر به طبايع يا افراد» است؛
جلد سوم، از« مقدمه واجب» تا آخر بحث« ترتب( از مباحث اوامر)» است؛
جلد چهارم، از ابتداى بحث« نواهى» تا بخشى از مبحث« مفهوم شرط» است؛
جلد پنجم، از« تعددّ شرط و اتحاد جزاء» تا آخر بحث« حمل مطلق بر مقيد در مستحبات» است؛
جلد ششم، از آغاز مبحث« قطع» تا بحث« حجيت مطلق ظن» است؛
جلد هفتم، از آغاز« دليل انسداد» تا بحث« خروج برخى از اطراف علم اجمالى از محل ابتلا بهجهت نبودن قدرت شرعى بر آن» است؛
جلد هشتم، از بحث« سخن در مورد ملاقى اطراف علم اجمالى» تا آخر مسئله« آيا كسى كه از روى جهالت به حكم و موضوع مرتكب حرام شود، مستحق عقوبت است؟» مىباشد؛
جلد نهم، از آغاز مبحث« استصحاب» تا« استصحاب احكام عقلى» است؛
جلد دهم، از« تنبيه ششم( استصحاب تعليقى)» تا آخر« تنبيه چهاردهم( مراد از شك در موضوع اصول و امارات)» است؛
جلد يازدهم، از« خاتمة الاستصحاب» تا« حكم متمم و متمم از جهت جريان اصول» است؛
جلد دوازدهم، از آغاز مبحث« تعادل و تراجيح» تا پايان بحث« اقسام شهرت و شهرتى كه براى ترجيح، صلاحيت دارد» است
گزارش محتوا
كليات مطالب مطرح شده، در مجلدات دوازدهگانه كتاب، به ترتيب عبارت است از:
1. مباحث مقدماتى( نظير مرتبه علم اصول، مبادى تصديقيه، موضوع هر علم و...)، مباحث مربوط به وضع، مباحث مربوط به معناى حرفى، استعمال لفظ در نوع يا صنف يا مثلش، سخن در باب حقيقت شرعيه، سخن در باب صحيح و اعم، اشتراك و ترادف، استعمال لفظ در بيشتر از يك معنى، مبحث مشتق، مبحث اوامر و مبحث تعبدى و توصّلى.
2. واجب مطلق و مشروط، واجب نفسى و غيرى، واجب تعيينى و تخييرى، واجب كفايى، واجب موسّع و مضيّق، بحث مرّه و تكرار، بحث فور و تراخى، بحث اجزاء، سخن در باب نسخ وجوب، امر آمر با علم به انتفاى شرط و تعلق اوامر به طبايع يا افراد.
3. بحث مقدمه واجب، مبحث ضد و سخن در باب ترتب.
4. مبحث نواهى، اجتماع امر و نهى، دلالة نهى بر فساد و مبحث مفاهيم.
5. تعدد شرط و اتحاد جزاء، سخن در باب مفهوم وصف، سخن در باب مفهوم غايت، سخن در باب مفهوم حصر، مبحث عام و خاص و مطلق و مقيد.
6. مبحث قطع، سخن در باب تجرى، مباحث علم اجمالى، سخن در باب ظن، حجيت ظواهر و حجيت خبر واحد.
7. دليل انسداد، اصالة البرائة، اصالة التخيير، اصالة الاشتغال و هشدار بر چند امر در زمينه علم اجمالى( مثل ممكن نبودن مخالفت تكليف در بعضى از اطراف علم اجمالى اگر تكليف، منطبق بر آن بعض باشد).
8. سخن در باب ملاقى اطراف علم اجمالى، حكم اضطرار به ارتكاب برخى از اطراف علم اجمالى، سخن در باب شبهه غير محصوره، سخن در باب دوران امر بين اقل و اكثر، تنبيهات اقل و اكثر و آنچه در عمل به احتياط و برائت شرط است.
9. مبحث استصحاب، تنبيهات استصحاب( استصحاب مؤداى امارات، استصحاب كلى، استصحاب زمان و زمانى و...).
10. بقيه تنبيهات استصحاب( استصحاب تعليقى، استصحاب بقاء احكام شرايع سابقه، سخن در باب حجيت اصل مثبت، مقتضاى اصل در هنگام شك در تقدم و تأخر حادث و...).
11. خاتمه استصحاب در بيان چند امر( اعتبار اتحاد متعلق شك با متعلق يقين، پيرامون شمول اخبار باب نسبت به قاعده يقين، پيرامون تقدم امارات بر اصول و...).
12. مبحث تعادل و تراجيح( شامل جمع بين احكام ظاهرى و واقعى با تغاير موضوع آنها و مناقشه در آن، اقسام تزاحم و مرجحات آن، دوران امر بين تخصيص و نسخ و...).
منابع
مقدمه و متن كتاب.
بدون نظر