السيد محمود بن علي الحسيني الشاهرودي(1301 - 1394 هـ = 1884 - 1974 م)
السيد محمود بن علي الحسيني الشاهرودي(1301 - 1394 هـ = 1884 - 1974 م)السيد محمد بن محمود بن علي الحسيني الشاهرودي(1343 - 1440 هـ = 1925 - 2019 م)
سید محمود حسینی شاهرودی
Right
برای اثباتپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیشیعه برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالش کشید و حذف کرد.
سید محمود حسینی شاهرودی سید محمود حسینی شاهرودی 01.jpg
شناسنامه
نام کامل سید محمود حسینی شاهرودی
زادروز حوالی ۱۳۰۰ق
زادگاه شاهرود
تاریخ درگذشت ۱۷ شعبان ۱۳۹۴ ق/ ۱۴ شهریور ۱۳۵۳ش
محل درگذشت نجف عراق
آرامگاه حرم امیرالمؤمنین
فرزندان سید محمد؛ سید علی؛ سيد حسين
اطلاعات سیاسی
اطلاعات علمی و مذهبی
استادان محمدکاظم خراسانی؛میرزای نایینی؛آقا ضیاءالدین عراقی؛سید ابوالحسن اصفهانی
برای دیگر کاربردها، سید محمود شاهرودی (ابهامزدایی) را ببینید.
سید محمود حسینی شاهرودی(۱۲۶۲-۱۳۵۳ش) از مراجع تقلید شیعه در قرن ۱۴ق. وی از شاگردان میرزای نائینی و آقا ضیاء عراقی بود و او را ذو الشهادتین میخواندند.
وی از پشتیبانان مبارزات انقلاب اسلامی ایران بود و نسبت به اقدامات عام المنفعه توجه جدی داشت. همچنین او مؤسس اولین بعثه در مکه و مدینه و احیاگر سنت پیاده روی به کربلا بود. مدفن او در بالاسر حرم امیرالمؤمنین قرار دارد.
محتویات
۱ زندگینامه
۱.۱ استادان
۱.۲ شاگردان
۱.۳ درگذشت
۲ دوران مرجعیت
۲.۱ بیمه درمانی طلاب
۲.۲ تأسیس بعثه حج بیت الله الحرام
۲.۳ تشرف پیاده به کربلا
۲.۴ تأسیس آموزشگاه
۲.۵ امور عام المنفعه
۳ ویژگیهای اخلاقی
۴ نگارخانه
۵ پانویس
۶ منابع
زندگینامه
آیت الله سید محمود حسینی شاهرودی فرزند سید علی، در سال ۱۳۰۱ق/۱۲۶۲ش در قلعه آقاعبدالله از توابع شهر بسطام در نزدیکی شاهرود به دنیا آمد.[۱]
شاهرودی خواندن و نوشتن را در زادگاه خود فرا گرفت سپس علم صرف و نحو را در بسطام نزد فاضل بسطامی آموخت و سایر دروس مقدماتی را از اساتید مدرسه بیدآباد شاهرود استفاده کرد.
او دروس سطح و نیز کفایه الاصول را در مشهد فرا گرفت و به تدریس کفایه الاصول در حوزه علمیه آن شهر پرداخت. پس از چندی عزم دیار خود کرد ولی اساتیدش که توان او در استنباط احکام دینی را میدیدند با تصمیم او مخالفت کرده و حتی یکی از اساتیدش به او گوشزد کرد که مرجع تقلیدت درس خواندن را بر تو واجب و اشتغال به کار دیگر را ممنوع میداند. این امر باعث شد تا از تصمیم خود منصرف شده و عازم شهر نجف اشرف شود.
استادان
او به محض ورود به نجف اشرف در ۱۳۲۷ق در درس خارج فقه و اصول آخوند خراسانی حاضر شد و تا زمان درگذشت آخوند، یعنی یک سال و نیم نزد او درس خواند. سپس همراه با سید جمال الدین گلپایگانی و میرزا مهدی اصفهانی در درس میرزای نائینی حاضر و از شاگردان ویژه وی شدند. به گفته فرزندان شاهرودی او مؤسس درس نائینی به شمار میرود.[۲]آیت الله شاهرودی همچنین در دو دوره اصول آقا ضیاء الدین عراقی نیز حضور یافت.
اعتماد میرزای نایینی به سید محمود شاهرودی آنچنان بود که شاگردانش را برای آزمون اجتهاد نزد او میفرستاد و گواهی وی را گواهی دو عادل به شمار میآورد. به همین جهت آقا ضیاءالدین عراقی و آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی نیز او را ذوالشهادتین (یعنی دارای دو شهادت) خواندند و طالبان اجتهاد را برای آزمودن نزد وی میفرستادند.[۳]
شاگردان
اکثر مراجع تقلید دوره بعد از آیت الله شاهرودی، در جلسه درس وی شرکت داشتند. فرزندش سید محمد حسینی شاهرودی، سید محمد جعفر مروج جزائری، محمد رحمتی سیرجانی و علی آزاد قزوینی از مشهورترین شاگردان او به شمار میآیند.[۴]
درگذشت
سید محمود شاهرودی در پنجشنبه ۱۷ شعبان سال ۱۳۹۴ق (۱۴ شهریور ۱۳۵۳ش) درگذشت و در حرم امام علی(ع) دفن شد.[۵]
دوران مرجعیت
آیت الله شاهرودی در دوره میرزای نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی در ۳۵ سالگی به اجتهاد رسید ولی از انتشار رساله عملیه امتناع میورزید. پس از فوت میرزای نایینی و سید ابوالحسن اصفهانی، حواشی رساله اصفهانی را به عنوان رساله عملیه منتشر ساخت. مرجعیت او بعد از درگذشت آیت الله بروجردی (۱۳۸۰ق) فراگیرتر شد.[۶]
بیمه درمانی طلاب
او قراردادی با چند داروخانه نجف اشرف تنظیم کرد. طلاب نسخهها را به امضای یکی از دو فرزند بزرگ ایشان میرساندند و آنگاه نسخه را به داروخانه تحویل داده و دارو را کاملاً مجانی دریافت میکردند.
آیت الله شاهرودی در حلقه طلاب
تأسیس بعثه حج بیت الله الحرام
آیت الله شاهرودی که به همراه اعضای حلقه استفتاء در سال ۱۳۴۵ش به حج بیت الله الحرام رفت، سیل جمعیت به سوی محل اقامت وی روان شد و از مسائل و مشکلات شرعی و مسائل مربوط به حج استفتاء کردند. این مسئله سبب شد که این مرجع تقلید به ضرورت حضور جمعی از اهل علم مسلط بر احکام حج پی ببرد، لذا از سال (۱۳۴۶ش) جمعی را به منظور حضور در مراسم حج و زیارت (مکه و مدینه) اعزام کرد و نام «البعثة الدینیة للحج» برای این هیئت اعزامی انتخاب شد و از آن پس سایر علما و مراجع دین به این مسئله میپردازند.
تشرف پیاده به کربلا
پیاده روی به کربلا تا زمان محدث نوری (متوفای ۱۳۲۰ ق) بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی پس از آن متروک گردید. در سابق و قبل از اختراع وسیله نقلیه موتوری، کلیه سفرها با تشکیل کاروان انجام میشد، کاروانها منزل به منزل حرکت نموده و هر یک از مسافران با امکانات شخصی خود، بعضاً با مرکب و بعضاً پیاده، همگی با کاروان مسیر مورد نظر را طی میکردند.
با وارد شدن اولین نوع از اتومبیلها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و مسافرتها به گونه جدید شکل گرفت. آنگاه پس از مدتی و با مطرح شدن آیت الله شاهرودی به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی و قابل توجه حوزه نجف به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مجدداً مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس در بین طلاب نجف رایج شد، ضمن اینکه بعضی از ایرانیان نیز در سفر عتبات احیاناً آنان را همراهی مینمودند.
رفته رفته مردم عراق به این مسئله توجه کرده، این گونه سفرهای مقدس رواج یافت. با مطرح شدن حرکتهای انقلابی در عراق، این مسئله رواج بیشتری یافت تا آنجا که از بصره تا کربلا در فصل زیارتی اربعین امام حسین(ع) کاروانهای پیاده شکل گرفت.
تأسیس آموزشگاه
از آنجا که آموزشگاهها و مدارس آن روز نجف از سوی دولتهای ایران و عراق حمایت میشدند بیشتر طلاب از ثبت نام فرزندانشان در آنجا امتناع میکردند.آیت الله شاهرودی آموزشگاهی تأسیس کردند که از مرحله ابتدایی تا پایان متوسطه، در دو برنامه فارسی (ایرانی) وعربی (عراقی) را کاملاً پوشش داده و طی دو شیفت صبح و بعدازظهر فعالیت آموزشی و تربیتی داشت.
آیت الله شاهرودی در حال اقامه نماز
این مدرسه بعد از درگذشت آیتالله شاهرودی توسط فرزند بزرگش سید محمد شاهرودی تا زمان اخراج از عراق به کار خود ادامه داد.
امور عام المنفعه
احداث شهرک مسکونی طلاب
بنای مسجد و حسینیه در کابل افغانستان
مدرسه علوم دینی در فاروج(مدرسه محمودیه) و فومن گلستان و بازسازی مدرسه بخارایی و مدرسه قزوینی در نجف
ساخت مسجد و مدرسه در زاهدان
بنای مسجد معصومیه در بجنورد، مسجد قائمیه در گنبد کاووس، و مسجدهایی در کلاله، رامیان، تایباد و جاجرم.[۷]
ویژگیهای اخلاقی
مؤلف «معجم رجال الفکر والادب» درباره زهد و دنیاگریزی او میگوید:
«او مردی پرهیزگار، صالح، زاهد، متقی، متواضع، خوش سخن و نیکوگفتار بود، زندگیاش به دور از تکلف و ریا و هیاهو بود، اهل ساده زیستی و ریاضت بود و در طول عمر دل به دنیا نسپرد».[نیازمند منبع]
آیت الله شاهرودی در استفاده از سهم امام حساسیت داشت وی از اقامت در منزلی که از سهم امام تهیه شده بود، اجتناب میورزید و با وجود اینکه از مراجع تقلید بود، در منزلی استیجاری اقامت میگزید. یکی از شاگردانش در این زمینه میگوید:
او چون قبل از مرجعیت در منزل استیجاری اقامت میکردند، جمعی از علاقهمندان ایشان، پنجهزار دینار کویتی برایش میفرستند تا برای ایشان منزلی تهیه کنند، ایشان میپرسند: «آیا این پول از آن من است؟» جواب میدهد: بلی. در همان جلسه رو به فرزندشان سید علی کرده و میفرمایند: «این پولها را به دینار عراقی تبدیل کنید و به مصارف حوزههای علمیه نجف، کربلا و سامرا برسانید».[نیازمند منبع]
نگارخانه
آیت الله شاهرودی 09.jpg
آیت الله شاهرودی10.jpg
آیت الله شاهرودی11.jpg
آیت الله شاهرودی12.jpg
آیت الله شاهرودی در حال نماز 03.jpg
آیت الله شاهرودی در حال نماز01.jpg
آیت الله شاهرودی 02.jpg
آیت الله شاهرودی در سفر حج 02.jpg
آِیت الله شاهرودی 07.jpg
آیت الله شاهرودی 06.jpg
آیت الله شاهرودی 05.jpg
پانویس
مجله حریم امام، شماره ۱۶۵، ص۶
مصاحبه با سید حسین شاهرودی، مجله حریم امام، شماره ۱۶۵، ص۸
مصاحبه با سید حسین شاهرودی،مجله حریم امام،ش ۱۶۵، ص۸
مصاحبه با سید حسین شاهرودی،مجله حریم امام، شماره ۱۶۵، ص۹
سایت آیت الله شاهرودی
مصاحبه با سید حسین شاهرودی، مجله حریم امام،ش ۱۶۵، ص۹
مجله حریم امام،ش ۱۶۵، ص۱۱
منابع
منبع مقاله: سایت آیت الله سید محمد شاهرودی
مجله حریم امام. شماره ۱۶۵، ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴.
[نمایش]
نبو
مراجع تقلید شیعه (قرن ۱۳ - ۱۵ قمری)
[نمایش]
نبو
فقیهان شیعه (قرن ۱۴ قمری)
آنچه را که دنبالش بودید را یافتید؟
بله
خیر
ردهها:
مدفونان در حرم امام علیفقیهان شیعه قرن ۱۴ (قمری)مراجع تقلید قرن ۱۴ (قمری)مراجع تقلید ساکن نجفسادات حسینیشاگردان آقا ضیاء عراقیشاگردان آخوند خراسانیشاگردان محمدحسین نائینیشاگردان سید ابوالحسن اصفهانی
السيد محمود الشاهرودي
لـسائر الاستخدامات أنظر، السيد محمود الهاشمي الشاهرودي.
فقيه ومجتهد ومرجع تقليد للشيعة
السيد محمود الشاهرودي
سید محمود حسینی شاهرودی 01.jpg
الولادة حوالي سنة 1300 هـ.
الوفاة 17 شعبان 1394 هـ.
المدفن أروقة العتبة العلوية المقدسة.
إقامة النجف، شاهرود، مشهد الرضا(ع)
مواطنة إيران
أعمال بارزة تأسيس أول بعثة للحج
تأثر بـ الملا كاظم الخراساني، الميرزا النائيني، السيد أبو الحسن الأصفهاني، الآغا ضياء العراقي
أثّر في السيد محمد الشاهرودي والسيد محمد جعفر الجزائري المروج والسيد محمد رحمتي السيرجاني والشيخ علي آزاد القزويني.
الدين الإسلام
المذهب الشيعة
أولاد السيد محمد، والسيد علي الشاهرودي
السيد محمود الحسيني الشاهرودي، (1301 - 1394 هـ) أحد مراجع الشيعة في النجف الأشرف. درس على يد الميرزا النائيني والآغا ضياء العراقي، وكان يُدعى ذو الشهادتين لما كان يتمتع بثقة عند مراجع عصره.
في الوقت الذي كان يهتم بالخدمات العامة بشكل بارز، كان ذائع الصيت بسبب نمطه في الحياة التي كانت تهيمن عليها البساطة.
المشهور بأن النضال الثوري الإيراني، بقيادة الإمام الخميني حظي بتأييد هذا المرجع.
يعدّ أول من قام بتأسيس بعثة الحج في مكة والمدينة المنورة ثم حذا حذوه سائر مراجع الشيعة، كما قام بإحياء مسيرة الأربعين سيراً على الأقدام إلى حرم الإمام الحسين (ع).
وقد دفن جثمانه في مرقد أمير المؤمنينعليه السلام.
محتويات
1 حياته ودراسته
1.1 الأساتذة
1.2 التلاميذ
2 زعامته الدينية
3 مآثره بعد المرجعية
3.1 الخدمات العامة
3.2 بناء حي سكني للطلبة
3.3 توفير المعونة الصحية للطلبة
3.4 إيجاد البعثة لموسم الحج
3.5 إحياء مسيرة زيارة الأربعين
3.6 تأسيس المعهد
4 خصاله البارزة
5 من مؤلفاته
6 معرض صور
7 الهوامش
8 المصادر والمراجع
حياته ودراسته
ولد سنة 1301 هـ في بلدة من نواحي مدينة شاهرود تسمّى قلعة آقا عبد الله، ووالده السيد علي كان معتمَداً في البلدة ویعمل فيها كمزارع.[1]
أخذ مقدمات العلوم في بسطام وشاهرود ومشهد الرضا (ع) فأنهى العلوم العربية. سافر إلى النجف في 1328 هـ لمواصلة مشواره العلمي، وقد تصدى للتدريس والبحث والإمامة والمرجعية، بعد ما بلغ الإجتهاد والفتيا.[2]
الأساتذة
أول من حضر السيد محمود الشاهرودي درسَه هو الملا محمد كاظم الآخوند الخراساني في مستوى خارج الفقه والأصول، وذلك فور وصوله إلى النجف الأشرف سنة 1327 هـ وقد لازم درس الأستاذ إلى حين وفاة الأخير؛ ما يقارب سنة ونصف! ثم راح يحضر ومعه السيد جمال الدين الكلبايكاني والميرزا مهدي الأصفهاني دروس الميرزا النائيني فأصبحا من مبرّزي تلاميذه، ويعدّ السيد الشاهرودي من مؤسسي درس النائيني على حد قول أبناءه[3] كما حضر دورتين في مادة أصول الفقه على الآقا ضياء العراقي.[4]
نال ثقة النائيني بحيث كان يرسل الطلاب إلى السيد الشاهرودي ليختبر مستواهم ويرى ما لو قد نالوا مرتبة الإجتهاد، فكان يعتبر تأييده لهم كتأييد شاهدَين عدلَين. فلهذا السبب لقبه الآقا ضياء والسيد أبو الحسن ذا الشهادتين، فأصبح بصفة ممتحن الطلبة لنيلهم مرتبة الإجتهاد في الحوزة العلمية في النجف.[5]
التلاميذ
قد تتلمذ الكثير من الفقهاء والمجتهدين الذين تلو السيد الشاهرودي على يده، أشهرهم: نجله السيد محمد الشاهرودي والسيد محمد جعفر الجزائري المروج والسيد محمد رحمتي السيرجاني والشيخ علي آزاد القزويني.[6]
وقد أدركته المنية في 17 من شهر شعبان سنة 1394 هـ ودفن جثمانه داخل الحرم العلوي في النجف.[7]
زعامته الدينية
بلغ مرتبة الإجتهاد في حياة العلمين في الحوزة آنذاك وهما الميرزا النائيني والسيد أبو الحسن الأصفهاني ویقال أنه کان ابن الخامسة والثلاثين. لكن امتنع من انتشار رسالة عملية باسمه. ثم بعد أن وافا العلمین الأجل، بادر إلى طبع حواشي الرسالة العملية للمرحوم الأصفهاني كرسالة عملية. ثبتت مرجعيته بعد وفاة السيد البروجردي سنة 1380 هـ.[8]
مآثره بعد المرجعية
بذل السيد الشاهرودي جهده في تطوير الحوزة العلمية والدراسة فيها وقام بمآثر لازالت مستمرة على مستوى بلاد الشيعة.[9]
الخدمات العامة
بناء المسجد والحسينية في العاصمة الأفغانية كابل.
تأسيس المدارس الحوزوية في مدن فاروج (المحمودية) وفومَن في إيران وتجديد مبنى مدرستي البخارائي والقزويني في النجف.
بناء المسجد والمدرسة في محافظة بلوتشستان الإيرانية.
بناء المساجد في المدن الإيرانية كالمدرسة المعصومية في بُجْنُورْد، القائمية في كُنْبَد كاووس، ومساجد أخرى في بلدات كَلالةْ، تايْباد، رامِيان وجاجَرْم.
تجديد بناء مدرسة البخارائي في سوق الحويش بمدينة النجف.
تجديد بناء مدرسة القزويني في جانب الروضة العلوية وغيرها من المدارس.[10]
بناء حي سكني للطلبة
بما أن توفير السكن بعد الزواج أمر مستصعب على الطلاب في بداية حياتهم الزوجية ويؤدي ذلك أحياناً إلى تركهم للدراسة أو الهجرة من الحوزة العلمية نهائياً من دون رجعة في بعض الحالات، فبادر مكتبه وبإيعاز من سماحته إلى بناء حي سكني لأسكان الطلبة المؤهلين ليسنح لهم الاستمرار وتكميل دراساتهم إلى مستوى مطلوب ومن ثم تمكن العمل التبليغي والعلمي عند العودة إلى بلادهم، وبشكل مؤقت ومن ثم فسح المجال للآخرين.[11]
توفير المعونة الصحية للطلبة
على ما نقل عقد السيد الشاهرودي اتفاقيات مع بعض الصيدليات في النجف، فكان الطلبة يحصلون على توقيع من أحد نجليه الكبيرين لوصفة الطبيب، ويأخذونها لإحدى الصيدليات كي يستلموا الأدوية اللازمة دون مقابل.[12]
إيجاد البعثة لموسم الحج
قد حجّ السيد الشاهرودي مع ثلة من أعضاء حلقة الإستفتاء سنة 1386 هـ. تدفق الحجيج إلى مبيته في الموسم ليستفسروا سماحته عن ما يتعلق بمسائلهم والأسئلة حول كيفية أداء المناسك، الأمر الذي ساهم في إستدراكه لضرورة حضور فئة من ذوي الخبرة من أهل العلم في الموسم للإجابة عن أسئلة الحجاج. فأوفد مكتبه جماعة إلى بيت الله الحرام في موسم الحج لسنة 1387 هـ وسمّي بـ"البعثة الدينية للحج"، فمنذ ذلك الحين سلكت نهجه مكاتبُ سائر مراجع الشيعة.[13]
إحياء مسيرة زيارة الأربعين
Crystal Clear app kdict.png مقالة مفصلة: مسيرة الأربعين
تأسيس المعهد
بعد نشوء المعاهد والمدارس على الأسلوب الحديث والرغبة المتصاعدة لحضور الطلّاب فيها، والذي أدى إلى أفول النهج المتبع القديم في مكتب خانة - المسمّى بـ(الشيخ) - تأسست نوعان من المدارس في العراق والنجف على وجه التحديد، الأول ما هو رسمي وتابع للحكومة العراقية، والثاني المتفق عليها طبقاً للاتفاقات الثنائية بين الجارتين (ايران والعراق) - التابعة للحكومة الإيرانية ولم تكن تتجاوز في عددها أصابع اليد حينذاك - وعلى رأسها مدرسة العلوي الشهيرة في النجف، وقد حظيت بترحيب خاص من قبل الأُسَر الإيرانية المتمثلة في أهل العلم والدراسات الدينية.[14]
وفي هذ الوقت طرأت فكرة القيام بتأسيس مدرسة خاصة من المرحلة الإبتدائية إلى نهاية الثانوية على المترجم ومن معه، تقوم بمهمة تعليم أولاد العوائل الإيرانية الملتزمة والمتدينة. فأنشأت المدرسة أخيراً وكانت تشمل النهجين العربي (العراقي) والفارسي (الايراني) بشكل صباحي - مسائي، وظلّت تمارس أعمالها إلى بعد رحیل السيد الشاهرودي تحت إشراف نجله الأكبر السيد محمد الشاهرودي، قبيل تسفير الإيرانيين وعودتهم إلى بلادهم في مرحلتها الثانية.[15]
خصاله البارزة
عاش في سكن لم يملكه رغم إمكانية حصوله على جميع مستلزمات الحياة الرفاهية في زمانه. فكان معروفاً بتقشفه عند أهالي النجف.[16]
من مؤلفاته
من أهم ما صدر منه من مصنّفات:
الرسالة العملية
(رسالة) في مبحث الحج
منهاج الصالحين
مناسك الحج
ذخيرة المؤمنين
تقريرات على دروس الآغا ضياء العراقي
تقريرات على أبحاث أصول الفقه للميرزا النائيني
حاشيته على العروة
حاشيته على وسيلة النجاة
معرض صور
آیت الله شاهرودی 09.jpg
آیت الله شاهرودی10.jpg
آیت الله شاهرودی11.jpg
آیت الله شاهرودی12.jpg
آیت الله شاهرودی در حال نماز 03.jpg
آیت الله شاهرودی در حال نماز01.jpg
آیت الله شاهرودی 02.jpg
آیت الله شاهرودی در سفر حج 02.jpg
آِیت الله شاهرودی 07.jpg
آیت الله شاهرودی 06.jpg
آیت الله شاهرودی 05.jpg
الهوامش
رجائي نجاد، صحيفة (حريم إمام)، عدد 165، ص 6.
كلشن ابرار، ج 2، ص 747 - 748.
الشاهرودي، السيد مصطفى، مجلة (حريم إمام)، العدد 165، ص 22.
الغروي، مع علماء النجف، ج 2، ص 494.
الشاهرودي، السيد حسين، مجلة (حريم إمام)، العدد 165، ص 8.
الشاهرودي، السيد حسين، صحيفة (حريم إمام)، عدد 165، ص 9.
موقع سماحة آية الله العظمى الشاهرودي
مقابلة صحيفة (حريم الإمام) مع السيد حسين الشاهرودي (أخ المرجع)، عدد 165، ص 9.
مجلة حريم إمام، عدد 165، ص 11.
مجلة حريم إمام، عدد 165، ص 11.
مجلة حريم إمام، عدد 165، ص 11.
مجلة حريم إمام، عدد 165، ص 11.
مجلة حريم إمام، عدد 165، ص 11.
مجلة حريم إمام، عدد 165، ص 11.
مجلة حريم إمام، عدد 165، ص 11.
موقع آية الله العظمى السيد محمد الحسيني الشاهرودي
المصادر والمراجع
موقع سماحة آية الله العظمى الشاهرودي
مجلة كلشن أبرار التابعة لمعهد باقر العلوم العلمي - التطبيقي.
الغروي، السيد محمد، مع علماء النجف، بيروت، مؤسسة العارف للمطبوعات، الطبعة 2، 1428 هـ.
مجلة حريم إمام، عدد 165، 3 أُرديبِهِشت 1394 ش.
[أظهر]
vte
علماء الشيعة
[أظهر]
vte
فقهاء الشيعة(حسب القرون الهجرية)
[أظهر]
vte
مراجع تقليد الشيعة (القرن 13 - 15 الهجري)
ساعد على تحسين هذه الصفحة
ما هذا؟
هل وجدت ما كنت تبحث عنه؟
نعم
لا
تصنيفات:
مدفونون في حرم الإمام عليمراجع تقليد النجفطلاب الآغا ضياء العراقيطلاب الآخوند الخراسانيطلاب النائينيطلاب أبي الحسن الأصفهانيمراجع التقليد في القرن الرابع عشرسادة حسينية
سید محمود حسینی شاهرودی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
۱۳۰۱ ق. برای قلعه آقا عبدالله سالی فراموش ناشدنی بود. ستاره بخت این قلعه از یاد رفته، از خانه گلین سید علی، كشاورز پاك نهاد آبادی، بر آمد [۱]
و آرام آرام سمت مركز آسمان دانش و پرهیزكاری روان شد.
مردمی كه به یاد آقا عبدالله، پیر پارسا و دانشور دهكده، به خانه فرزندش سید علی میشتافتند [۲]
آثار بزرگی را در سیمای پور پاك سرشت آبادی مشاهده میكردند. پدر كه هوای كامیابی فرزند در سر میپروراند سید محمد را به آموختن قرآن فراخواند و اندكی بعد وی را روانه بسطام ساخت تا در خدمت استاد كهنسال آن منطقه اندوختههایش را فزون بخشد.
استاد بسطامی مهربان و نیك اندیش بود و شاگردانش را به سفره قناعت خویش فرا میخواند. هر چند این كار وی روح صمیمیت در فضای دل كودكان میپراكند ولی دشواریهایی نیز در پی داشت؛ او به سبب كهولت پس از صرف غذایی اندك، خدای را سپاس میگفت و دست از خوردن میكشید، سید محمود و دوستش نیز به احترام استاد گرسنه خوان را ترك میگفتند. ادامهاین روند زندگی در بسطام را دشوار ساخت و شاگردان را به چاره جویی فرا خواند.
آری سرانجام گرسنگی توان ایستادگی در بسطام را از نوباوگان قلعه آقا عبدالله ستاند و آنها به شوق غذا فاصله دو فرسنگی بسطام تا آبادی را یك نفس دویدند و یك سره به ظرف نان یورش بردند. [۳]
سالهای آغازین دانش اندوزی با همین دشواریها شتابان گذشت و فرزند پاك دل سید علی در این مدت با الفبای جاودانگی و كمال آشنا شد. پای بندی نوباوه آسمان تبار قلعه آقا عبدالله به آیین وحی در این سالها روستاییان سخت كوش را شگفت زده ساخت.
فهرست مندرجات
۱ - دو حادثه
۲ - تحصیل با مشکلات
۳ - مراد پارسایان
۴ - در وادی سیاست
۵ - سفر سبز
۶ - سال های سیاه
۷ - آثار
۸ - پانویس
۹ - منبع
دو حادثه
[ویرایش]
نگاهی گذرا به دو رخداد آن روزگار میتواند ما را با اندیشه آسمانی كودك فرزانه شاهرود آشنا سازد:
۱. روزی سید محمود گوسفندان را به چرا برد. در دشت مردی از وی پرسید: این دامها از كیست؟ كودك پاسخ داد: سید علی
مرد پرسید: میدانی در چه مكانی میچرند؟
سید محمود گفت: آری، دشت خداست.
مرد گفت: نه، این مرتعِ ماست و راضی نیستیم دیگران در آن گوسفند بچرانند.
كودك شتابان دامها را سمت خانه حركت داد، یكسره نزد برادر بزرگترش رفت و گفت: این شما و این گوسفندان، دیگر هرگز آنها را به چرا نخواهم برد، برخی از مراتع مالك دارند و ما ندانسته در مال مردم تصرف میكنیم، این كار حرام است و آثاری زیانبار در پی دارد. [۴]
۲. كشاورزان منطقه دو سال پیاپی در بند ملخ ها گرفتار بودند. آشكار شدن آثار این آفت در ماههای آغازین سال سوم آنها را در نگرانی فرو برد. سران آبادی در سرای سید علی گرد آمدند تا راههای مبارزه با ملخ را بررسی كنند. هر یك از آنها به فرا خور تجربه خویش راهی پیشنهاد كرده، درباره كارآیی آن سخن میگفت. چون گفتگوها به بن بست رسید، سید محمود یك باره برخاست و گفت: همه به خداوند روی آورید و بر پرداخت زکات مالتان پیمان ببندید تا پروردگار آفت از كشتگاهتان دور سازد و باران رحمت خویش را بر شما فرو ریزد.
این سخن بزرگ، كه از كودكی خردسال بعید مینمود، كشاورزان نگران را به خود آورد؛ بنابراین همه پیمان بستند كه اگر آفت از كشتزارشان دور شد، كشتهایشان به بار نشست و انبارهاشان از گندم آكنده شد. نیكبختان بر پیمان خویش استوار ماندند و زکات پرداختند ولی برخی از خیره سران زکات را زیان پنداشته، گفتند: هر چیزی پایانی دارد. چگونه ممكن است پایان آفت به گفتار خردسالی وابسته باشد، نادانسته پیمانی بستیم و نیازی به انجام دادن عهد روزهای ناكامی نیست.
آنها با این اندیشه انبوه گندمهایشان را در انبار جای دادند ولی به زودی در بند كردار خویش گرفتار آمدند و انبارشان هدف آفتها قرار گرفت. [۵]
تحصیل با مشكلات
[ویرایش]
هر چند دانشجوی كوشای شاهرود به زودی در شمار دانشوران جای گرفت و نزد مراجع روزگار از اعتباری بایسته برخوردار شد ولی چرخ بخت به مراد وی نمیگذشت و ناداری او را رها نمیساخت. بنابراین ناگزیر بارها هوای بازگشت به وطن در سر پروراند شاید گشایشی در زندگیاش پدید آید و خانوادهاش از رنج تهیدستی نجات یابد ولی استاد گوهر شناس نایینی وی را از این كار بازداشت. [۶]
البته مرجع شیعه در این گفتار تنها نبوده بلكه همسر فداکار فقیه شاهرودی نیز در شمار بازدارندگان سید از سفر به ایران جای داشت. او، كه ارج دانش میدانست، چون از هدف همسر گرانقدرش آگاه شد، گفت: ما با نان خشك روزگار میگذرانیم، شما دانش را به خاطر بهبودی زندگی ما رها نكنید. [۷]
بدین ترتیب ستاره تابناك قلعه آقا عبدالله هم چنان با زندگی دشوار نجف ادامه داد. فرزند برومندش آن روزهای سخت را چنین به خاطر میآورد:
شخصی در حضور آقا وصیتنامهای به زبان دامادش تنظیم كرد و به امضای آقا رساند داماد، كه نزدیك خانه ما مغازه داشت، پس از در گذشت پدر همسرش از آقا خواست كه وصیتنامه را باطل كند ولی آقا سر باز زد.
مغازهدار برای رسیدن به مراد خویش حتی به تهدید نیز دست یازید ولی آقا تسلیم نشد. این امر بذرهای دشمنی را در مغازهدار بارور ساخته، او را در شمار دشمنان آقا جای داد.
مدتی ادامه یافت ولی سرانجام آبها از آسیاب افتاد، مرد در كردار آقا اندیشه كرد. شیفته ایمان و پرهیزکاری وی شد و گفت: آقا، شما هر روز از بازار نسیه میخرید و چون پول ندارید ناچار هر جنسی كه به شما دهند به خانه میبرید. اجازه دهید از این پس هر روز مقداری پول نقد به شما قرض دهم تا با دست پر به بازار رفته، كالای خوب تهیه كنید.
از آن روز به بعد هر بامداد پنجاه فلس معادل یك تومان از او قرض كرده، جنس میخریدیم. البته آن مغازه دار بر گفتارش پایدار نماند. چون روزگار قرض به درازا میكشید، اندك اندك میزان وام را كاهش داد و ... سرانجام قطع میكرد.
ما ناچار به مغازهای كه ماست و خرما میفروخت روی آورده، با ماست و خرمای نسیه روزگار میگذراندیم. درست یادم هست یك بار هفتهای گذشت و ما جز نان و خرما، كه ارزانترین غذا بود. نخوردیم ... گاه اجاره بهای منزل ماهها به تأخیر میافتاد ... هر گاه دشواری از حد میگذشت و فشارها فزونی مییافت، آقا میفرمود: محمد، برو زیارت عاشورا بخوان، دعا كن.
من بر بام خانه فراز آمده، زیارت عاشورا میخواندم، در پی این دعا دو دینار میرسید و گشایش فراوان در زندگی پدید میآمد ... . [۸]
تنگدستی سید فقیهان شاهرود چنان بود كه هر بینندهای را تحت تأثیر قرار میداد. روزی یكی از آشنایان به وی گفت: میرزای نایینی و سید ابو الحسن درباره شما بی انصافی میكنند. شما با فضل و دانشی كه دارید هرگز نباید چنین تنگدست باشید.
سید محمود، كه توهین به مراجع را روا نمیدانست، پاسخ داد: هیچ یك از آنها بی انصاف نیستند؛ سید، كه هر روز به دانشجویان نان میدهد، چنان میاندیشید كه میرزا شاگردانش را اداره میكند و میرزا نیز معذور است زیرا روزی یكی از مؤمنان بسطام نزد وی گفت: اجازه دهید وجوهاتم را به سید محمود دهم. آن بزرگوار نیز پذیرفت ولی آن مؤمن هرگز چیزی نفرستاد. اینك میرزا چنین میاندیشد كه مرد بسطامی بر سخن خویش پایدار مانده زندگیام را اداره میكند. او چنان بر این پندار خویش استوار است كه حتی انتظار دارد من دانشجویان تهیدست را یاری دهم. [۹]
مراد پارسایان
[ویرایش]
هر چند فقیه فرزانه شاهرود هرگز در اندیشه شهرت نبود و آن را مایه باز ماندن از پژوهشهای ژرف میدانست ولی دانش فراوان و پرهیزگاری بسیار سرانجام وی را بلند آوازه ساخت. او كه به هیچ چیز جز خشنودی پروردگار نمیاندیشید، گاه برای دست یابی بدین هدف بهایی سنگین میپرداخت، برای مثال وقتی حاج احمد معین بوشهری، بنیانگذار آب لوله كشی شده نجف، ناخشنودیاش را از دست نهادن دولت بر آب لوله كشی شده آشكار ساخت و مردم را از مصرف آن بازداشت، فقیه پارسای قلعه آقا عبدالله هر بامداد پس از پایان تدریس ظرف بر میداشت همراه فرزندانش سمت نهر ویژه آبیاری نخلستانها، كه در سه كیلومتری غرب شهر جای داشت، میشتافت و آب مصرفی خانه را به نجف میآورد، این كردار دشوار چهل روز ادامه یافت. [۱۰]
پارسایی كم نظیر سید فقیهان شاهرود كه گاه در اقدامهایی چنین دشوار آشكار میشد. دانشجویان وارسته حوزه نجف را تحت تأثیر قرار داده، سمت آستان اخلاص و تقوا ی آن مجتهد پاك رأی میكشاند. حضرت آیة الله حاج شیخ محمد کوهستانی، عارف شهره مازندران، در شمار دوستداران شخصیت الهی سید محمود جای داشت. آن بزرگمرد چنان به پژوهشگر نستوه شاهرود ارادت داشت كه هرگاه به نجف سفر میكرد در خانه آن دانشمند پارسا اقامت میگزید. [۱۱]
در وادی سیاست
[ویرایش]
۱۳۴۲ سال آشكار شدن چهره واقعی دستگاه ستم پیشه پهلوی بود. عوامل شاه در این سال حوزه علمیه قم را آماج یورشهای سنگین خود قرار داده، امت را در سوگ فرو بردند. خورشید فروزان آسمان مرجعیت چون پدری سوگمند جنایت خونبار درباریان را محكوم ساخت و با فرستادن تلگرافهای متعدد به ایران رهنمودهای لازم را به مردم و دانشوران ارائه كرد. [۱۲]
سفر سبز
[ویرایش]
هر چند مرجعیت سیل وجوه شرعی و هدایای مردمی را سمت خانه فقیه بزرگ نجف سرازیر كرد ولی شدت پارسایی آن مرجع پاك دل به اندازهای بود كه حتی گاه از تصرف در هدایا نیز چشم میپوشید و بسی دشوارتر از طبقات پایین جامعه روزگار میگذرانید. چنین فردی هرگز در گروه مستطیعان و توانگران جای نداشت و به جای آوردن حج بر وی واجب نبود تا آن كه نیك مردی كویتی هزینه این سفر الهی را پرداخت و مرجع شیعه را در شمار حاجیان جای داد. [۱۳]
سال های سیاه
[ویرایش]
سال های پایانی دهه چهل و آغاز دهه پنجاه را باید روزهای ماتم مرجع وارسته شاهرودی دانست. در این روزگار كینههای دیرین بعثیان به حوزه نجف دیگر بار آشكار شد و فرمان اخراج غیر انسانی ایرانیان مقیم عراق مرجعیت شیعه را در نگرانی فرو برد. استاد فقیهان نجف ضمن رد فرستادن رژیم عراق، كه حساب وی را از دیگر ایرانیان جدا میخواندند، فرمود: ما نیز به حریم حضرت علی بن موسی ـ علیه السلام ـ خواهیم شتافت. [۱۴]
با این سخن بستگان و دانشوران بسیار بار سفر بستند ولی بامداد روز موعود تصمیم نوین مرجعیت همه را شگفت زده ساخت. او چنان اندیشیده بود كه باید همه دشواریها در نجف بماند و پاسدار میراث هزار ساله فقیهان شیعه شود. بنابراین از راههای گوناگون به یاری شیعیان و دانش پژوهان پرداخت. [۱۵]
بعثیان، كه در پی از میان بردن قدرت مرجعیت بودند، با پخش شایعات گوناگون وی را آزرده خاطر ساختند و بر آن شدند كه با دادگاهی فرمایش فقیه پاك رأی شیعه را به جرم همكاری با سفارت ایران محاكمه و تحقیر كنند. [۱۶]
هر چند این نقشه كاخ نشینان بغداد در سایه ایستادگیِ قدرتمندانه استاد بزرگ حوزه نجف با شكست روبرو شد ولی تلاشهای آنها در آزردن خاطر مرجع كهنسال اسلام پایان نپذیرفت. تلاشهای پلیدی كه سرانجام به بار نشست و آن عارف پاك دل را در بستر بیماری فرو افكند. [۱۷]
این بیماری در شهریور ۱۳۵۳ ش. به اوج رسید و پانزدهم این ماه را فرجام زندگی خاكی آن آفتاب فروزان ساخت. [۱۸]
مؤمنان پیكر پاك مرجع خویش را در بر گرفتند، در حرم امام حسین ـ علیه السلام ـ و برادر گرانقدرش، حضرت عباس ـ علیه السلام ـ طواف دادند و با دیدهای خونین در صحن آسمانی حضرت علی ـ علیه السلام ـ به خاك سپردند. [۱۹]
آثار
[ویرایش]
مرجع زاهد نجف بسیار اندك مینگاشت. بحثهای علمی، عبارتهای پیوسته و رسیدگی به امور مؤمنان وی را از پرداختن قلم باز میداشت ولی اندك كتابهای باز مانده از آن فقیه فرزانه نیز میتواند نشانه روشن توان علمیاش باشد.
فهرست نگاشتههای آن رادمرد چنین است:
۱. تقریرات بحثهای آیة الله آقا ضیاء الدین عراقی
۲. تقریرات اصول فقه آیة الله میرزا حسین نایینی
۳. حاشیه بر كتاب گران قدر عروة الوثقی
۴. حاشیه بر كتاب شریف وسیلة النجاة
۵. ذخیرة المؤمنین
۶. رسالههایی در موضوعات گوناگون فقهی، اصولی، ادبی و رجالی. [۲۰]
پانویس
[ویرایش]
۱. ↑ . الامام الشاهرودی، سید احمد خمینی، ص ۲۰ـ۲۴.
۲. ↑ . الامام الشاهرودی، سید احمد خمینی، ص ۲۰ـ۲۴.
۳. ↑ . مصاحبه با حضرت آیة الله سید محمد شاهرودی، فرزند معظم له.
۴. ↑ . مصاحبه با حجة الاسلام و المسلمین جناب آقای اشرفی شاهرودی.
۵. ↑ . الامام الشاهرودی، ص ۲۶ـ۲۷.
۶. ↑ . مصاحبه با فرزند معظم له.
۷. ↑ . مصاحبه با فرزند معظم له.
۸. ↑ . مصاحبه با فرزند معظم له.
۹. ↑ . مصاحبه با فرزند معظم له.
۱۰. ↑ . مصاحبه با فرزند معظم له.
۱۱. ↑ . مصاحبه با فرزند معظم له.
۱۲. ↑ . اسناد انقلاب اسلامی، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ج ۱، ص ۶۱ـ۶۱ و ۱۰۱.
۱۳. ↑ . مصاحبه با فرزند معظم له.
۱۴. ↑ . مصاحبه با حضرت حجه الاسلام و المسلمین اشرفی شاهرودی.
۱۵. ↑ . مصاحبه با فرزند معظم له.
۱۶. ↑ . مصاحبه با فرزند معظم له.
۱۷. ↑ . مصاحبه با فرزند معظم له.
۱۸. ↑ . مجله نور علم، ص ۷۷.
۱۹. ↑ . مجله نور علم، ص ۷۷.
۲۰. ↑ . مجله نور علم، ص ۷۰ـ۷۲.
منبع
[ویرایش]سایت اندیشه قم
ردههای این صفحه : تراجم | علمای شیعه | علمای قرن چهاردهم | فقهای شیعه
سید محمود حسینی شاهرودی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
(تغییرمسیر از سیدمحمود حسینیشاهرودی)
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
آیتالله العظمی
سید محمود حسینی شاهرودی سید محمود حسینی شاهرودی.jpg
شناسنامه
نام کامل سید محمود حسینی شاهرودی
لقب آیتاللهالعظمی
زادگاه قلعه آقا عبدالله ایران
محل تحصیل نجف
محل زندگی نجف
تاریخ مرگ ۱۳۵۳
شهر مرگ نجف
مدفن حرم امام علی
اطلاعات آموزشی
شاگردان سید محمد حسینی شاهرودی (پسرش)، سید محمدحسین حسینی طهرانی، مسلم ملکوتی، محمد صالح کمیلی خراسانی
تالیفات تألیفات متعدد فقهی
سید محمود حسینی شاهرودی (۱۲۶۲–۱۳۵۳ خورشیدی) مرجع تقلید ایرانی بود. او پس از فوت سید ابوالحسن اصفهانی سالهای متمادی زعامت دینی و علمی و مرجعیت حوزههای علمیهٔ تشیع را برعهده داشت. سید محمد حسینی شاهرودی از مراجع درگذشته تقلید شیعه فرزند اوست.[۱]
از شاگردان میرزای نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، آخوند خراسانی، و سید ابوالحسن اصفهانی بود. شاهرودی موافق انقلاب ۱۳۵۷ ایران بود. مؤسس اولین بعثه در مکه و مدینه و احیاگر سنت پیادهروی به سوی کربلا بود. مدفن او در بالاسر حرم علی بن ابی طالب در نجف قرار دارد.[۲]
تالیفات
حاشیة علی العروة الوثقی.
حاشیة علی وسیلة النجاة.
الرسالة العملیة.
ذخیرة المؤمنین.
تقریرات بحث آیة اللّه ضیاء الدین العراقی.
تقریرات بحث الاصول والفقه لایة اللّه الشیخ النائینی.[۳]
منابع
سنگربانان اسلام (تألیف سید هادی غضنفری، ج۱، ص ۳۲، نشر نور، سال۱۳۷۲ قم)
تبیان
http://www.shahroudi.com/Portal.aspx?pid=71243&Cultcure=Persian&CaseID=116253&CategoryID=15194
https://www.alimamali.com/html/ara/ola/rezvan/m-shahrodi.htm
[نمایش]
نبو
فهرست مراجع تقلید شیعه
ردهها:
مراجع تقلید (درگذشته)عالمان شیعهروحانیان شیعهشاگردان آخوند خراسانی
بدون نظر